این نماز نیست که ما می خوانیم

باز ایشان نقل می کند:
« روزهای اولی بود که خدمت این مرد الهّی تشرّف پیدا کرده بودم. نماز مغرب را اقتدا کردم. ولی در همان رکعت اول نماز نمی دانم چه شد افکاری مرا به خود مشغول کرد و نماز و حمد و سوره و رکوع و سجود، افعالی بود که چون دستگاه اتوماتیک و خودکار انجام می شد.
تا پایان نماز مغرب این سردرگمی دامنگیرم بود. به محض اینکه آقا سلام نماز را داد صدا زد:
فلانی، عرض کردم: بله. فرمود:
« این نماز نیست که ما می خوانیم. »
گفتم: بله آقا حق با شماست. و دیگر ایشان چیزی نفرمود. من هم چیزی نگفتم و دیگر هم به روی من نیاورد. »

هیچ نظری موجود نیست: