آیت الله کریمی جهرمی می نویسند:
« از شگفتیها، این داستان است که بعضی از شاهدان عینی آن الان در قم هستند:
آقا قبل از دوران مرجعیت منزلی را در محله تکیه حاج سید حسن از یکی از ارادتمندانشان اجاره کرده بودند و آن شخص بسیار مقید به حضور در نماز جماعت ایشان بودند روزی آن شخص در مسجد به آقا عرض می کنند: شما در فکر منزل دیگری باشید.
آنروز آقا نماز را که می خوانند دیگر به منزل نمی روند بلکه از راه مسجد به منزل مرحوم آیت الله شیخ مرتضی حائری می روند و سفارش می کنند خانواده شان نیز به آنجا بیایند تا منزلی فراهم شود و فرموده بودند ممکن است صاحبخانه چون از مأمومین نماز من است احترام بکند ولی در دل راضی نباشد که ما در آن خانه باشیم لذا دیگر به کلی به آن خانه نرفته بودند و با همان یک کلمه منزل را تخلیه کرده بودند. »
« از شگفتیها، این داستان است که بعضی از شاهدان عینی آن الان در قم هستند:
آقا قبل از دوران مرجعیت منزلی را در محله تکیه حاج سید حسن از یکی از ارادتمندانشان اجاره کرده بودند و آن شخص بسیار مقید به حضور در نماز جماعت ایشان بودند روزی آن شخص در مسجد به آقا عرض می کنند: شما در فکر منزل دیگری باشید.
آنروز آقا نماز را که می خوانند دیگر به منزل نمی روند بلکه از راه مسجد به منزل مرحوم آیت الله شیخ مرتضی حائری می روند و سفارش می کنند خانواده شان نیز به آنجا بیایند تا منزلی فراهم شود و فرموده بودند ممکن است صاحبخانه چون از مأمومین نماز من است احترام بکند ولی در دل راضی نباشد که ما در آن خانه باشیم لذا دیگر به کلی به آن خانه نرفته بودند و با همان یک کلمه منزل را تخلیه کرده بودند. »
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر