ارادتمند دیگری می گفت:
« عیال من مرض بدی داشت و حاج آقا حمید فرزند بزرگ آقا هم مرضی بدخیم داشت.
آقا فرمود که ختم صلواتی برای شفای عیالم و ختم صلواتی هم در منزل حاج آقا حمید بگیریم برای شفای ایشان. در منزل حاج آقا حمید ختم را گرفتیم. بعد از جلسه آقا فرمود:
« عیال تو خوب می شود و حاج آقا حمید خوب نمی شود. »
و همانطور شد. حاج آقا حمید فرزند آقا مرحوم شد و عیال من خوب شد. »
« عیال من مرض بدی داشت و حاج آقا حمید فرزند بزرگ آقا هم مرضی بدخیم داشت.
آقا فرمود که ختم صلواتی برای شفای عیالم و ختم صلواتی هم در منزل حاج آقا حمید بگیریم برای شفای ایشان. در منزل حاج آقا حمید ختم را گرفتیم. بعد از جلسه آقا فرمود:
« عیال تو خوب می شود و حاج آقا حمید خوب نمی شود. »
و همانطور شد. حاج آقا حمید فرزند آقا مرحوم شد و عیال من خوب شد. »
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر