خود آقا نقل می فرمودند:
« در ابتدای جوانی که ازدواج کرده بودم، برای امور اقتصادی خود، برنامه ای تنظیم کردم، ولی خدای تعالی همه برنامه های ما را به هم زد و اکنون خوشحال هستم که آن برنامه ها به هم خورده است و نتوانستم در کارهای اقتصادی وارد شوم.
اکنون راضی ام که رزق و روزی خود را به عهده خداوند متعال گذاشتم و از فکر شغل دوم و توسعه زندگی بیرون آمدم. بسیار خوشحالم که تنها و تنها به تحصیل جذب شدم و امور مادی نتوانست مرا به طرف خود بکشاند. آنچه رزق ما بود، خدا رسانده است. »
پهنه معرفت و توکل ایشان به خداوند چنان عظیم و وسیع بود که چون صحبت از داشتن و نداشتن میشد با تأملی عالمانه و دقتی هوشیارانه می فرمودند:
« هیچ گاه نمی گذارند درمانده شویم! » ( به نقل از کتاب آیت بصیرت )
« در ابتدای جوانی که ازدواج کرده بودم، برای امور اقتصادی خود، برنامه ای تنظیم کردم، ولی خدای تعالی همه برنامه های ما را به هم زد و اکنون خوشحال هستم که آن برنامه ها به هم خورده است و نتوانستم در کارهای اقتصادی وارد شوم.
اکنون راضی ام که رزق و روزی خود را به عهده خداوند متعال گذاشتم و از فکر شغل دوم و توسعه زندگی بیرون آمدم. بسیار خوشحالم که تنها و تنها به تحصیل جذب شدم و امور مادی نتوانست مرا به طرف خود بکشاند. آنچه رزق ما بود، خدا رسانده است. »
پهنه معرفت و توکل ایشان به خداوند چنان عظیم و وسیع بود که چون صحبت از داشتن و نداشتن میشد با تأملی عالمانه و دقتی هوشیارانه می فرمودند:
« هیچ گاه نمی گذارند درمانده شویم! » ( به نقل از کتاب آیت بصیرت )
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر