عبادات و ذکر عملی

آقای حیدری کاشانی نقل می کنند:
« بنده ایشان را به آنچه حقیر گرفتارآنم یا سیر و سلوک دیگران را در آن می بینم، ندیدم، ایشان هیچگاه مقید به سجاده ای و مهر و تسبیحی نبود.
آقا نماز خواندنش عادی بود و تظاهری به خضوع و خشوع در او ندیدم. او در عین سادگی وقتی قنوت را بلند می خواند جمله و آیه ای را که زیاد می خواند « افوض امری الی الله انّ الله بصیر بالعباد » بود.
با تمام وجود این آیه را می خواند. کمتر دیدم که بعد از نماز بنشیند و سرگرم اوراد و اذکاری شود. چه بسیار که السلام علیکم را می گفت، برمی خاست و گاهی بعد از دو رکعت نماز وتیره بعد از عشا می نشست.
حقیر با ایشان مکرر همسفر بوده ام. او باخدا بودن را که زیاد به آن سفارش می کرد با ذکر و ورد و حرکت دائم لب و سجده و رکوع طولانی بودن نمی دانست، او همان حقایق و واقعیاتی را می گفت و قائل و عامل بود که پیشوایان دینی بر آن تأکید بیشتر و فراوان داشتند وآن اینکه یاد خدا سبحان الله گفتن و الحمدالله گفتن نیست، بلکه یاد خدا این است که واجبات را انجام دهیم و اگر به محرمات الهی رسیدیم از آنها دوری کنیم.
اگر حرکت لب و دهان با این عمل همراه بود آن الحمدالله و سبحان الله و ... جنبه ذکری دارد وگرنه، لقلقه زبان است. پیر ما در این سیر و سلوک بود که ائمه دین فرموده اند: « کونوا دعاة الناس بغیر ألسنتکم »

هیچ نظری موجود نیست: