جناب حاج رضا وقاری از شیفتگان حضرت زهرا (علیهاالسلام) نقل كردند:
در ایامی كه شبهای چهارشنبه هر هفته از قزوین به مسجد مقدس جمكران در قم مشرف میشدم، پس از زیارت حضرت معصومه (علیهاالسلام) به دیدن آقای مجتهدی كه در آن موقع در قم به سر میبردند میرفتم.
یك شب چهارشنبهای كه به مسجد مقدس جمكران رفته بودم بعد از توسل و خواندن نماز امام زمان (علیهالسلام) در سجده به حضرت عرض كردم من یك همسری میخواهم كه كنیز حضرت زهرا (علیهاالسلام) باشد و بدین منظور در سجده صد مرتبه حضرت را به مادرشان حضرت فاطمه (علیهاالسلام) قسم دادم.
بعد از اتمام توسل كه به قم برگشتم به دیدن آقای مجتهدی رفتم. هنگامی كه خدمتشان رسیدم همین كه چشم ایشان به من افتاد شروع به گریه نموده و فرمودند:
آقا رضا جان، حضرت میفرمایند چرا این قدر ما را به مادرمان حضرت زهرا (علیهاالسلام) قسم میدهید حضرت میفرمایند: چنین زنی كه شما میخواهید در عالم پیدا نمیشود و خلق نشده است و این چنین آن شب جواب مرا از طرف حضرت عنایت فرمودند.
در ایامی كه شبهای چهارشنبه هر هفته از قزوین به مسجد مقدس جمكران در قم مشرف میشدم، پس از زیارت حضرت معصومه (علیهاالسلام) به دیدن آقای مجتهدی كه در آن موقع در قم به سر میبردند میرفتم.
یك شب چهارشنبهای كه به مسجد مقدس جمكران رفته بودم بعد از توسل و خواندن نماز امام زمان (علیهالسلام) در سجده به حضرت عرض كردم من یك همسری میخواهم كه كنیز حضرت زهرا (علیهاالسلام) باشد و بدین منظور در سجده صد مرتبه حضرت را به مادرشان حضرت فاطمه (علیهاالسلام) قسم دادم.
بعد از اتمام توسل كه به قم برگشتم به دیدن آقای مجتهدی رفتم. هنگامی كه خدمتشان رسیدم همین كه چشم ایشان به من افتاد شروع به گریه نموده و فرمودند:
آقا رضا جان، حضرت میفرمایند چرا این قدر ما را به مادرمان حضرت زهرا (علیهاالسلام) قسم میدهید حضرت میفرمایند: چنین زنی كه شما میخواهید در عالم پیدا نمیشود و خلق نشده است و این چنین آن شب جواب مرا از طرف حضرت عنایت فرمودند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر