۸- و اما حق بطنک فان لا تجعله وعاء لقلیل من الحرام و لا لکثیر و ان تقتصر له فی الحلال و لا تخرجه من حد التقویه الی حد التهوین و ذهاب المروه و ضبطه اذا هم بالجوع و الظما فان الشبع المنتهی بصاحبه [ الی التخم ] مکسله و مثبطه و مقطعه عن کل بر و کرم و ان الری المنتهی بصاحبه الی السکر مسخفه و مجهله و مذهبه للمروه.
و اما حق شکمت آن است که آن را ظرفی برای حرام نسازی ، خواه کم و خواه زیاد ، و از غذای حلال به اندازه اش دهی ، و آن را از حد نیرو بخشی به شکمخوارگی [ = حالتی که شخص برای ارضای شکم به هر پستی تن دهد ] و از دست دادن مردانگی در نیاوری ، و هر گاه گرفتار گرسنگی و تشنگی شد آن را نگه بداری ، زیرا پرخوری ای که انسان را به سوء هاضمه کشاند تنبلی را می افزاید و مایه بازماندن و دوری از هر کار خیر و کریمانه است ، و شرابی که انسان را به مستی کشاند ، مایه خواری و نادان شدن است و مردانگی آدمی را نابود می کند.
و اما حق شکمت آن است که آن را ظرفی برای حرام نسازی ، خواه کم و خواه زیاد ، و از غذای حلال به اندازه اش دهی ، و آن را از حد نیرو بخشی به شکمخوارگی [ = حالتی که شخص برای ارضای شکم به هر پستی تن دهد ] و از دست دادن مردانگی در نیاوری ، و هر گاه گرفتار گرسنگی و تشنگی شد آن را نگه بداری ، زیرا پرخوری ای که انسان را به سوء هاضمه کشاند تنبلی را می افزاید و مایه بازماندن و دوری از هر کار خیر و کریمانه است ، و شرابی که انسان را به مستی کشاند ، مایه خواری و نادان شدن است و مردانگی آدمی را نابود می کند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر