آیت الله سید مصطفی خوانساری نقل کردند:
در یکی از سالها، قبل از رمضان و مصادف با زمستان، آیت الله بروجردی، فرمودند:
« در این ماه وجوه نرسیده است؛ لذا بنا دارم که به آقای خلخالی در نجف بنویسم که شهریه و نان حوزه نجف را ندهند و برای شهریه طلاب حوزه علمیه قم، اگر، وجوه رسید، خواهیم پرداخت وگرنه، نخواهیم پرداخت. »
عرض کردم: شما، همان روش آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی را، پیش بگیرید. فرمودند: به چه نحو بو د؟
عرض کردم: آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی، به وکلای خود، در بلاد ایران، مانند: مرحوم حاج آقا یحیی تنکابنی در تهران و آقای صدیقین در اصفهان و آقایان: شیخ حسین مقدس و مصباح در مشهد مقدس، می نوشتند و آن آقایان، وجوه را فراهم می کردند و ارسال می داشتند. وکلای حضرت عالی، از وکلای آن مرحوم، اقوی می باشند. حضرت عالی، وکیلی مثل آیت الله حاج سید احمد خوانساری را دارید.
فرمود:
« من، تاکنون، به غیر از خداوند تبارک و تعالی، به احدی اظهار حاجت نکردم و این کار را نمی کنم. »
دو روز گذشت. شب بود و من در بیرونی بودم. ساعت یازده شب، شخصی وارد شد و گفت: ده دقیقه ای با آقا کار دارم. توسط خدمتکار، پیغام دادم.
آقا، این شخص را به حضور پذیرفتند. طولی نکشید که این شخص، از خدمت آقا برگشت و رفت. صبح که خدمت آیت الله بروجردی، رسیدم، فرمودند:
« تا سه ماه، شهریه نجف و قم و دیگر شهرهای ایران را داریم! »
گاهی اوقات، وقت شهریه می شد، ولی پولی در دست نبود. به ایشان می گفتند:
شما هم مانند بعضی از مراجع بزرگ، به برخی از تجار بنویسید تا پولی بفرستد.
آن مرحوم در پاسخ می فرمود: « خدا هست. »
اتفاقاً هم درست می شد.
در یکی از سالها، قبل از رمضان و مصادف با زمستان، آیت الله بروجردی، فرمودند:
« در این ماه وجوه نرسیده است؛ لذا بنا دارم که به آقای خلخالی در نجف بنویسم که شهریه و نان حوزه نجف را ندهند و برای شهریه طلاب حوزه علمیه قم، اگر، وجوه رسید، خواهیم پرداخت وگرنه، نخواهیم پرداخت. »
عرض کردم: شما، همان روش آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی را، پیش بگیرید. فرمودند: به چه نحو بو د؟
عرض کردم: آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی، به وکلای خود، در بلاد ایران، مانند: مرحوم حاج آقا یحیی تنکابنی در تهران و آقای صدیقین در اصفهان و آقایان: شیخ حسین مقدس و مصباح در مشهد مقدس، می نوشتند و آن آقایان، وجوه را فراهم می کردند و ارسال می داشتند. وکلای حضرت عالی، از وکلای آن مرحوم، اقوی می باشند. حضرت عالی، وکیلی مثل آیت الله حاج سید احمد خوانساری را دارید.
فرمود:
« من، تاکنون، به غیر از خداوند تبارک و تعالی، به احدی اظهار حاجت نکردم و این کار را نمی کنم. »
دو روز گذشت. شب بود و من در بیرونی بودم. ساعت یازده شب، شخصی وارد شد و گفت: ده دقیقه ای با آقا کار دارم. توسط خدمتکار، پیغام دادم.
آقا، این شخص را به حضور پذیرفتند. طولی نکشید که این شخص، از خدمت آقا برگشت و رفت. صبح که خدمت آیت الله بروجردی، رسیدم، فرمودند:
« تا سه ماه، شهریه نجف و قم و دیگر شهرهای ایران را داریم! »
گاهی اوقات، وقت شهریه می شد، ولی پولی در دست نبود. به ایشان می گفتند:
شما هم مانند بعضی از مراجع بزرگ، به برخی از تجار بنویسید تا پولی بفرستد.
آن مرحوم در پاسخ می فرمود: « خدا هست. »
اتفاقاً هم درست می شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر