بی شک چنین مقامی در توفیقات خداوندی ریشه دارد و بس. اما این که چرا چنین توفیق هایی به کسی چون حاج محمد رضا الطافی داده می شود و دیگران از فیض آن محرومند، سؤالی است که باید پاسخ آن را در کردار و منش خود حاج محمد رضا یافت.
یک بار که در یک نشست دوستانه کسی از حاج محمد رضا پرسید:
« از کجا به این مقام رسیدی؟ »
حاجی متواضعانه پاسخ داد:
« من هیچ مقامی ندارم، ولی تا جایی که به یاد دارم، از پانزده شانزده سالگی فحش و غیبت و تهمت از دهان من بیرون نیامده است. همیشه احترام پدر و مادرم را نگه داشته ام. در معامله با مردم دروغ نگفته ام. نمازهای خود را تمام و سر وقت خوانده ام و تا به حال یک نماز من قضا نشده است. »
البته حاج محمد رضا معتقد است که خدا نگهدار او بوده و می گوید:
« خدا خودش نگذاشته که ما دنبال دنیا و گناه و این چیزها برویم. از روزگار جوانی سوی گناه نرفته ام و هر جا مورد گناهی پیش آمده، از خدا خجالت کشیده ام. »
و نیز به دیگران سفارش می کند که:
« اگر عاقبت خیر می خواهید، نمازتان را به موقع بخوانید و از دروغ و حرام پرهیز کنید. »
یک بار که در یک نشست دوستانه کسی از حاج محمد رضا پرسید:
« از کجا به این مقام رسیدی؟ »
حاجی متواضعانه پاسخ داد:
« من هیچ مقامی ندارم، ولی تا جایی که به یاد دارم، از پانزده شانزده سالگی فحش و غیبت و تهمت از دهان من بیرون نیامده است. همیشه احترام پدر و مادرم را نگه داشته ام. در معامله با مردم دروغ نگفته ام. نمازهای خود را تمام و سر وقت خوانده ام و تا به حال یک نماز من قضا نشده است. »
البته حاج محمد رضا معتقد است که خدا نگهدار او بوده و می گوید:
« خدا خودش نگذاشته که ما دنبال دنیا و گناه و این چیزها برویم. از روزگار جوانی سوی گناه نرفته ام و هر جا مورد گناهی پیش آمده، از خدا خجالت کشیده ام. »
و نیز به دیگران سفارش می کند که:
« اگر عاقبت خیر می خواهید، نمازتان را به موقع بخوانید و از دروغ و حرام پرهیز کنید. »
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر