در کتاب آیت بصیرت آمده است :
مرحوم آقا ، از اوان نوجوانی تصمیمهای سنجیده و دقیق می گرفتند و به دنبال آن محکم و قوی در اجرای آن ایستادگی می کردند. آن جا که کاری را صلاح و خیر تشخیص می دادند، هیچ نیرویی جز اراده الهی نمی توانست مانع اراده شان گردد.
زیر بنای تصمیمات ایشان دستورهای الهی و توجه به اوامر و نواهی خداوند بوده است. از این رو، به مستحبات اهمیت زیادی داده، سعی فراوانی در ترک مکروهات و اعمال ناشایست می کردند.
پیاده روی از کارهای مطلوبی بود که ایشان هیچ گاه ترک نمی کرد و همواره برای حفظ سلامتی خود از این ورزش پسندیده سود می بردند.
به دلیل همین حالتهای معنوی بود که به قدرت روحی عمیقی رسیده بودند، به طوری که تسلطی همه جانبه بر جسم خویش در خود ایجاد کرده بودند.
نقطه آغاز این تصمیم، جمله ای حکمیانه از دوست صمیمی و یار قدیمی ایشان، امام خمینی بوده است، که چنین نقل می کنند :
« در دوران جوانی با زمستان سردی روبرو شدیم که همچون دیگران برای دوری از سوزش سرما، پوستینی بر تن کرده بودیم و همراه آن کارهای خود را با زحمت انجام می دادیم.
تا این که روزی حاج آقا روح الله سراغ ما آمد و مرا با آن وضع دید فرمود: چه وضعی است که برای خود درست کرده اید؟!
از آن روز تصمیم گرفتم بر سرما مسلط شوم. مدتی نگذشت که در سوز و سرمای شدید زمستان با لباس معمولی زندگی می کردم و هیچ گاه وسایل گرم کننده به کار نمی بردم و تنها از رواندازی سبک استفاده می کردم.»
دوری از لذات ظاهری و نفسانی مرام همیشه ایشان بوده است، زیرا در دوازده سالگی و در تابستان گرم و طاقت فرسای قم، تمام روزه های خود را گرفته و با عشق و شادابی تمام به عبادت مشغول بوده اند، روزانه چهار جزء قرآن تلاوت کرده و از این سرچشمه نور بهره ای وافر برده اند.
گاهی یادی از آن دوران می کردند :
« درهای رحمت به روی بنده باز شد. آنان که مرده یک نان و کباب هستند، هرگز از این عالم سر در نمی آورند ، چرا که در این عالم عقل و دین حاکم است. »
مرحوم آقا ، از اوان نوجوانی تصمیمهای سنجیده و دقیق می گرفتند و به دنبال آن محکم و قوی در اجرای آن ایستادگی می کردند. آن جا که کاری را صلاح و خیر تشخیص می دادند، هیچ نیرویی جز اراده الهی نمی توانست مانع اراده شان گردد.
زیر بنای تصمیمات ایشان دستورهای الهی و توجه به اوامر و نواهی خداوند بوده است. از این رو، به مستحبات اهمیت زیادی داده، سعی فراوانی در ترک مکروهات و اعمال ناشایست می کردند.
پیاده روی از کارهای مطلوبی بود که ایشان هیچ گاه ترک نمی کرد و همواره برای حفظ سلامتی خود از این ورزش پسندیده سود می بردند.
به دلیل همین حالتهای معنوی بود که به قدرت روحی عمیقی رسیده بودند، به طوری که تسلطی همه جانبه بر جسم خویش در خود ایجاد کرده بودند.
نقطه آغاز این تصمیم، جمله ای حکمیانه از دوست صمیمی و یار قدیمی ایشان، امام خمینی بوده است، که چنین نقل می کنند :
« در دوران جوانی با زمستان سردی روبرو شدیم که همچون دیگران برای دوری از سوزش سرما، پوستینی بر تن کرده بودیم و همراه آن کارهای خود را با زحمت انجام می دادیم.
تا این که روزی حاج آقا روح الله سراغ ما آمد و مرا با آن وضع دید فرمود: چه وضعی است که برای خود درست کرده اید؟!
از آن روز تصمیم گرفتم بر سرما مسلط شوم. مدتی نگذشت که در سوز و سرمای شدید زمستان با لباس معمولی زندگی می کردم و هیچ گاه وسایل گرم کننده به کار نمی بردم و تنها از رواندازی سبک استفاده می کردم.»
دوری از لذات ظاهری و نفسانی مرام همیشه ایشان بوده است، زیرا در دوازده سالگی و در تابستان گرم و طاقت فرسای قم، تمام روزه های خود را گرفته و با عشق و شادابی تمام به عبادت مشغول بوده اند، روزانه چهار جزء قرآن تلاوت کرده و از این سرچشمه نور بهره ای وافر برده اند.
گاهی یادی از آن دوران می کردند :
« درهای رحمت به روی بنده باز شد. آنان که مرده یک نان و کباب هستند، هرگز از این عالم سر در نمی آورند ، چرا که در این عالم عقل و دین حاکم است. »
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر