حاج شیخ علی جاودان ( از نوادگان مرحوم زاهد و از فضلای حوزه علمیه قم ) از قول آیت الله بهجت نقل می کنند:
« یک روز در صحن حرم مقدس حضرت معصومه (علیها السلام) با آقای زاهد برخورد کردیم. ایشان در حال خارج شدن از حرم بود.
در این هنگام آقای خمینی نیز به صحن وارد شدند و تا چشمشان به آقای زاهد افتاد مستقیم به کنار ایشان آمدند. آنها شروع به احوالپرسی و صحبت کردند، معلوم شد به خوبی همدیگر را می شناسند تا آنجا که آقای زاهد به ایشان گفت:
من الان دارم به فلان جا می روم شما هم بیا با ما برویم ...
با توجه به دعوت مرحوم زاهد از حضرت امام(ره) برای رفتن به جایی خاص به خوبی معلوم می شود آن دو بزرگوار با هم آشنایی و انسی جدی داشته اند. »
« یک روز در صحن حرم مقدس حضرت معصومه (علیها السلام) با آقای زاهد برخورد کردیم. ایشان در حال خارج شدن از حرم بود.
در این هنگام آقای خمینی نیز به صحن وارد شدند و تا چشمشان به آقای زاهد افتاد مستقیم به کنار ایشان آمدند. آنها شروع به احوالپرسی و صحبت کردند، معلوم شد به خوبی همدیگر را می شناسند تا آنجا که آقای زاهد به ایشان گفت:
من الان دارم به فلان جا می روم شما هم بیا با ما برویم ...
با توجه به دعوت مرحوم زاهد از حضرت امام(ره) برای رفتن به جایی خاص به خوبی معلوم می شود آن دو بزرگوار با هم آشنایی و انسی جدی داشته اند. »
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر