حجت الاسلام احمدی گلپایگانی که مدتی شاگرد ایشان بود، در مورد ایشان نقل می کند:
ایشان در بین علماء خیلی خوش برخورد و پرحوصله بود، و شجاعت و تحمل عجیبی داشت. و با همین صبر و حوصله بود که توانستند خیلی از بحرانهای شدید را که برای تخریب ایشان مهیا شده بود پشت سر بگذارند.
در مسیر و هدف الهی خویش ثبات قدم عجیبی داشت. و روی همین اساس تند بادهای حوادث نتوانست ایشان را از طی مسیر باز دارد.
روزی فرزند آخوند ملا محمد تقی گلپایگانی به ایشان گفته بود: آقا تا کی می خواهید پای آخوندی بایستید، و در حوزه باشید، بهتر است که دیگر فکری کنید. تا کی می خواهید با این وضع زندگی کنید؟
آقا در جواب فرمودند:
« اگر ببینم زندگی من به این اداره می شود که بروم هر روز دو ساعت در حمام لنگ بیندازم، همین کار را می کنم ولی از آخوندی بیرون نمی روم...!»
ایشان در بین علماء خیلی خوش برخورد و پرحوصله بود، و شجاعت و تحمل عجیبی داشت. و با همین صبر و حوصله بود که توانستند خیلی از بحرانهای شدید را که برای تخریب ایشان مهیا شده بود پشت سر بگذارند.
در مسیر و هدف الهی خویش ثبات قدم عجیبی داشت. و روی همین اساس تند بادهای حوادث نتوانست ایشان را از طی مسیر باز دارد.
روزی فرزند آخوند ملا محمد تقی گلپایگانی به ایشان گفته بود: آقا تا کی می خواهید پای آخوندی بایستید، و در حوزه باشید، بهتر است که دیگر فکری کنید. تا کی می خواهید با این وضع زندگی کنید؟
آقا در جواب فرمودند:
« اگر ببینم زندگی من به این اداره می شود که بروم هر روز دو ساعت در حمام لنگ بیندازم، همین کار را می کنم ولی از آخوندی بیرون نمی روم...!»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر