تفکر مستمر

آیت الله بهاء الدینی می فرمودند:
« برای ما روزهای اول فهم این معنا که « تفکر ساعة افضل من عبادة سبعین سنة: یک ساعت و یک لحظه تفکر کردن از هفتاد سال عبادت بالاتر است.» مشکل بود، و بعد از آن حل شد و دیدیم و دانستیم همین طور است.»

لذا ایشان آن چنان نبود که در مراسم افتتاحیه و ورود به وادی سیر و سلوک انسان را به ذکر و ورد وادار کند، یا از خوردن حیوانی باز دارد، بلکه برای راه یابی به بزرگ راه سعادت، به عبادت فکری معتقد بود و خود تمام سکوتش فکر بود. می فرمود:
« فکر ممکن است در بعضی افراد دیر به نتیجه برسد، اما وقتی رسید، خودجوش است. »
او فکر را کاویدن در زمین وجود می دانست، که روزی به رگ زمین برخورد کرده، آب حیات فوران می کند و دشت و دمن وجود را سیراب می سازد.
امام صادق علیه السلام می فرماید:
« بهترین عبادت آن است که همواره درباره خدا و قدرتش تفکر کنی. » در موردی فرمود:
« ما چهل سال روی فرازی از گفته امام امیرالمؤمنین علی علیه السلام فکر کردیم و هر روز دریچه تازه ای به روی ما باز شد، تا خطبه اول نهج البلاغه برای ما حل شد. »
عرض کردم: فرموده حضرت امیر علیه السلام در توحید برای شما حل شد، فرمود: « یا نزدیک به حل. »

می فرمود:
« ما روی این کلام مولی « ما رایت شیئاً الّا و رأیت الله قبله و بعده و معه » آن قدر سرمایه گذاری فکری کردیم که فرموده حضرت را لمس می کنیم. »
ایشان اهمیت زیادی برای فکر قائل بود، و بارها به حقیر فرمود:
« روی کلمات فکر کنید ممکن است دیر نتیجه بدهد، اما وقتی به نتیجه رسید مثل کلنگی که به رگ زمین بخورد و او را بشکافد فوران می کند، دیگر جلویش را نمی شود گرفت. »

هیچ نظری موجود نیست: