باز فرزند ایشان می گفت:
« آقا پولی را داد به من و فرمود: « برو بده به فلانی. »
من خیلی زورم می آمد و آقا اصرار می کرد که برو. رفتم پول را به او دادم و برگشتم. روز دیگر دیدم ساک و چمدان خود را بسته و عازم مشهد بود. معلوم شد آن پول، مخارج سفر زیارت امام رضا علیه السلام بود که آقا برای او فرستاد. »
« آقا پولی را داد به من و فرمود: « برو بده به فلانی. »
من خیلی زورم می آمد و آقا اصرار می کرد که برو. رفتم پول را به او دادم و برگشتم. روز دیگر دیدم ساک و چمدان خود را بسته و عازم مشهد بود. معلوم شد آن پول، مخارج سفر زیارت امام رضا علیه السلام بود که آقا برای او فرستاد. »
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر