یکی از ارادتمندان آقا اینطور نقل می کند:
« گاهی مسائلی بود که من احساس می کردم زورم به خودم نمی رسد، مثلاً در مسأله اخلاص مدتی بود با خودم کلنجار می رفتم. اما ایشان در یک برخورد با یک کلمه تندی به ما گفت که آن حالت تا حدی برطرف شد، حداقل در واجبات.
ایشان فرمود:
« بشر چیست، که بخواهی کاری برای او انجام دهی؟! »
و این را با یک لحن تندی همراه تشّر فرمودند، که در من خیلی اثر گذاشت. »
( به نقل از کتاب سلوک معنوی )
« گاهی مسائلی بود که من احساس می کردم زورم به خودم نمی رسد، مثلاً در مسأله اخلاص مدتی بود با خودم کلنجار می رفتم. اما ایشان در یک برخورد با یک کلمه تندی به ما گفت که آن حالت تا حدی برطرف شد، حداقل در واجبات.
ایشان فرمود:
« بشر چیست، که بخواهی کاری برای او انجام دهی؟! »
و این را با یک لحن تندی همراه تشّر فرمودند، که در من خیلی اثر گذاشت. »
( به نقل از کتاب سلوک معنوی )
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر