آقای بنی کاظمی ضمن خاطرات خود چنین می گوید:
روزهایی بود که چشم جوانان به اختراعات غرب خیره شده بود و می گفتند: چرا علما چنین اختراعاتی ندارند. ما نیز معمولاً این سؤال ها را از آیت الله کوهستانی می پرسیدیم و جواب های مناسب دریافت می کردیم و به دوستان جوان خود انتقال می دادیم.
در یکی از همین مذاکره های خصوصی ضمن توضیح برخی از اقدامات انبیا و وظایف آنان فرمود:
« انبیا از طرف خداوند مأمور بودند دین را به مردم ابلاغ کنند و با تعالیم دین مردم را طوری تربیت کنند که به کمال انسانیت برسند و از امکانات دنیا از جمله اختراعات که خود مردم به دنبالش می روند استفاده بهینه و درست کنند تا دنیا و آخرتشان معمور و آباد گردد.
اگر مردم به تعالیم الهی درست عمل می کردند و اسیر وسایل مادی نمی شدند، بدون هواپیما می توانستند به هر جا که بخواهند سفر کنند. »
آقای بنی کاظمی در ادامه می افزاید:
چون دو نفری با هم صحبت می کردیم عرض کردم: اگر شما در این باره کاری انجام می دادی، برای توجه بیش تر جوانان به دین خوب بود، تبسمی کرد و فرمود:
« در گذشته فکر می کردم با استفاده از آیات سوره نور چراغی بسازم که همیشه روشن باشد و نیازی به سوخت نداشته باشد. هم چنین می خواستم ماشین سواری درست کنم که بدون سوخت حرکت کند، ولی استخاره کردم و مصلحت ندیدم. »
عرض کردم: چنین چیزی شدنی بود؟ فرمود: بلی.
هم چنین از معظم له نقل شده که فرمود:
« در فکر بودم با استفاده از آیه نور چیزی درست کنم که وقتی بیرون می روم به چراغ احتیاج نداشته باشم. »
روزهایی بود که چشم جوانان به اختراعات غرب خیره شده بود و می گفتند: چرا علما چنین اختراعاتی ندارند. ما نیز معمولاً این سؤال ها را از آیت الله کوهستانی می پرسیدیم و جواب های مناسب دریافت می کردیم و به دوستان جوان خود انتقال می دادیم.
در یکی از همین مذاکره های خصوصی ضمن توضیح برخی از اقدامات انبیا و وظایف آنان فرمود:
« انبیا از طرف خداوند مأمور بودند دین را به مردم ابلاغ کنند و با تعالیم دین مردم را طوری تربیت کنند که به کمال انسانیت برسند و از امکانات دنیا از جمله اختراعات که خود مردم به دنبالش می روند استفاده بهینه و درست کنند تا دنیا و آخرتشان معمور و آباد گردد.
اگر مردم به تعالیم الهی درست عمل می کردند و اسیر وسایل مادی نمی شدند، بدون هواپیما می توانستند به هر جا که بخواهند سفر کنند. »
آقای بنی کاظمی در ادامه می افزاید:
چون دو نفری با هم صحبت می کردیم عرض کردم: اگر شما در این باره کاری انجام می دادی، برای توجه بیش تر جوانان به دین خوب بود، تبسمی کرد و فرمود:
« در گذشته فکر می کردم با استفاده از آیات سوره نور چراغی بسازم که همیشه روشن باشد و نیازی به سوخت نداشته باشد. هم چنین می خواستم ماشین سواری درست کنم که بدون سوخت حرکت کند، ولی استخاره کردم و مصلحت ندیدم. »
عرض کردم: چنین چیزی شدنی بود؟ فرمود: بلی.
هم چنین از معظم له نقل شده که فرمود:
« در فکر بودم با استفاده از آیه نور چیزی درست کنم که وقتی بیرون می روم به چراغ احتیاج نداشته باشم. »
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر