مرحوم آقا جان کوهستانی از لباس های پشمی و قیمتی در منزل استفاده نمی کرد، لباس های او: پیراهن، قبا، عبا، عمامه، شلوار و جوراب همگی از جنس کرباس بود که آن را بعضی مؤمنان دامغان یا برخی از اشخاص معتمد روستاهای هزار جریب تهیه می کردند.
در واقع تمام لباس های ایشان سنتی و ایرانی بود، وقتی یکی از دوستان آیت الله شعرانی از تهران به دیدن ایشان آمده بود پس از بازگشت ، آیت الله شعرانی از وی پرسید: آقای کوهستانی را چگونه یافتید؟
گفت: آیت الله کوهستانی را ملاقات کردم در حالی که هیچ آثار خارجی در لباس ایشان ندیدم. ظرف های چینی در منزل نداشت به جز چند پارچ چینی موروثی که از آن ها استفاده نمی شد.
تمام ظروف منزل آقا از مس یا ظروف گلی سفالی بود که آن را سفالگر معین و مورد اطمینان پخته بود.
قاشق های غذاخوری همه چوبی بودند و برای مهمانان طعام با برکت خانه معظم له در چنین ظرف هایی بسیار لذیذ و فراموش نشدنی بود، در حالی که طعام و پذیرایی ایشان یک کاسه آش و یک قرص نان محلی بیش نبود.
در واقع تمام لباس های ایشان سنتی و ایرانی بود، وقتی یکی از دوستان آیت الله شعرانی از تهران به دیدن ایشان آمده بود پس از بازگشت ، آیت الله شعرانی از وی پرسید: آقای کوهستانی را چگونه یافتید؟
گفت: آیت الله کوهستانی را ملاقات کردم در حالی که هیچ آثار خارجی در لباس ایشان ندیدم. ظرف های چینی در منزل نداشت به جز چند پارچ چینی موروثی که از آن ها استفاده نمی شد.
تمام ظروف منزل آقا از مس یا ظروف گلی سفالی بود که آن را سفالگر معین و مورد اطمینان پخته بود.
قاشق های غذاخوری همه چوبی بودند و برای مهمانان طعام با برکت خانه معظم له در چنین ظرف هایی بسیار لذیذ و فراموش نشدنی بود، در حالی که طعام و پذیرایی ایشان یک کاسه آش و یک قرص نان محلی بیش نبود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر