ساده زیستی و قناعت

ایشان با این که قادر به بهره برداری بیش تر از امکانات مادی بود، در عین حال زندگی ساده و بدون تجمل داشت. خانه اش همان خانه قدیمی خالی از تجملات پدری ایشان بود که جز چوب و خشت خام و کاه گل چیزی در ترکیب آن به کار نرفت و اکنون نیز به صورت یک اثر تربیتی و مقدس جاذبه های معنوی خود را حفظ کرده است.
فرش اتاق های آن را نمد و حصیر دست بافت ساده تشکیل می داد.
به راستی سرای آن بزرگوار انسان را به یاد کلام امیرالمؤمنین علیه السلام در نهج البلاغه می انداخت که درباره رسول خدا صلی الله و علیه وآله و سلم فرمود:
« خرج من الدنیا خمیصاً و ورد الاخره سلیماً لم یضع حجراً علی حجرٍ حتی مضی لسبیله واجاب داعی ربه؛
با سلامت روح وارد عالم آخرت گردید، در حالی که در دنیا سنگی بر روی سنگی نگذاشت تا دعوت خدا اجابت کرد و درگذشت. » برخی از مردم ضعیف الایمان فکر می کردند، وضع زندگی اندرونی آقا غیر از وضع بیرونی است که در معرض مشاهده مردم است.
شخصی از گرگان در این زمینه دوگانگی زندگی اندرون و بیرونی را احساس می کرد و به نظرش می رسد فرش های حصیر بیرون برای فریب مردم است، در وقت دیگر با آقا در قسمت اندرونی ملاقات کرد و سادگی تشکیلات آن را ملاحظه کرد، از سوء ظن خود پشیمان شد و لب به استغفار گشود.

برخی از دوستان ایشان که از شهرستان ها به دیدنشان می آمدند تغییر منزل را پیشنهاد می کردند، ولی آقا جوابی مطابق فهم خود آن ها می داد و می فرمود:
« همین کافی است چون خانه اجدادی ماست به آن علاقه مند می باشیم. »

هیچ نظری موجود نیست: