مرحوم دکتر سعیدی، متخصص قلب و پزشک معالج ایشان، در اوایل آشنایی با ایشان وقتی قلبشان را معاینه کرد، گفت: این قلبی است که فشار زیادی ندیده است. آن گاه ایشان در تأیید سخن پزشک معالج فرمودند:
« در ایامی که در نجف مشغول به تحصیل بودم، روزی متوجه شدم که مدتی است قلبی گرفته و خاطری افسرده دارم.
در اندیشه فرو رفتم و خاطرات و ارادات قلبی ام را کنترل کردم تا این که عقده غم را پیدا کنم که آیا ریشه دنیایی دارد یا آخرتی؟
علاقه به دنیا و کمبود مطامع دنیوی است یا چیز دیگر. پس از بررسی متوجه شدم علاقه به دنیا است که این چنین مرا اندوهناک ساخته است، از این رو با توجه و اخلاص به سوی حرم مطهر امیرالمؤمنین علیه السلام شتافتم و با تضرع و زاری از مقام ولایت خواستم که علاقه به دنیا را برای همیشه از دلم بیرون کند و در آن جا تصمیم گرفتم که هیچ گاه برای دنیای فانی ناراحت نشوم، در حالی از حرم به خانه برمی گشتم که دیگر برای همیشه از علاقه به دنیا آسوده شده بودم. »
« در ایامی که در نجف مشغول به تحصیل بودم، روزی متوجه شدم که مدتی است قلبی گرفته و خاطری افسرده دارم.
در اندیشه فرو رفتم و خاطرات و ارادات قلبی ام را کنترل کردم تا این که عقده غم را پیدا کنم که آیا ریشه دنیایی دارد یا آخرتی؟
علاقه به دنیا و کمبود مطامع دنیوی است یا چیز دیگر. پس از بررسی متوجه شدم علاقه به دنیا است که این چنین مرا اندوهناک ساخته است، از این رو با توجه و اخلاص به سوی حرم مطهر امیرالمؤمنین علیه السلام شتافتم و با تضرع و زاری از مقام ولایت خواستم که علاقه به دنیا را برای همیشه از دلم بیرون کند و در آن جا تصمیم گرفتم که هیچ گاه برای دنیای فانی ناراحت نشوم، در حالی از حرم به خانه برمی گشتم که دیگر برای همیشه از علاقه به دنیا آسوده شده بودم. »
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر