حاج سید جعفر سیدان از اساتید حوزه علمیه خراسان نقل کرد:
در یکی از ملاقات هایی که با آیت الله کوهستانی داشتم درباره دنیا و بی ارزشی آن فرمودند:
« سال هایی که در نجف بودم، اوایل کمی از نهج البلاغه را می خواندم و در قسمت هایی که امام امیرالمؤمنین علیه السلام در مورد دنیا و پوچی آن بیاناتی ایراد فرمودند، با خود می گفتم، اگر گوینده آن حضرت امیر علیه السلام نبود می گفتم در مذمت دنیا مبالغه کردند، ولی چون گوینده حضرت امیر است تسلیم فرمایش ایشان هستیم.
بعدها که خداوند عنایتی فرمود و فهمیدم که باطن دنیا چیست، آن وقت اگر گوینده این سخنان در پوچی و بی ارزشی دنیا حضرت نبود می گفتم کم گفته و کم مذمت نموده اند. »
حجت الاسلام شیخ قلی پارچی می گوید:
روزی آقاجان به من فرمود:
« اگر دنیا را به مویی ببندند، کاری می کنم دنیا سر جای خود بماند و مو هم پاره نشود. »
عرض کردم چگونه؟
گفت:
« آن را رها می کنم که مو هم پاره نمی شود. یعنی هیچ گاه خودم را به دنیا وابسته نمی کنم و به طرف خود نمی کشم. »
در یکی از ملاقات هایی که با آیت الله کوهستانی داشتم درباره دنیا و بی ارزشی آن فرمودند:
« سال هایی که در نجف بودم، اوایل کمی از نهج البلاغه را می خواندم و در قسمت هایی که امام امیرالمؤمنین علیه السلام در مورد دنیا و پوچی آن بیاناتی ایراد فرمودند، با خود می گفتم، اگر گوینده آن حضرت امیر علیه السلام نبود می گفتم در مذمت دنیا مبالغه کردند، ولی چون گوینده حضرت امیر است تسلیم فرمایش ایشان هستیم.
بعدها که خداوند عنایتی فرمود و فهمیدم که باطن دنیا چیست، آن وقت اگر گوینده این سخنان در پوچی و بی ارزشی دنیا حضرت نبود می گفتم کم گفته و کم مذمت نموده اند. »
حجت الاسلام شیخ قلی پارچی می گوید:
روزی آقاجان به من فرمود:
« اگر دنیا را به مویی ببندند، کاری می کنم دنیا سر جای خود بماند و مو هم پاره نشود. »
عرض کردم چگونه؟
گفت:
« آن را رها می کنم که مو هم پاره نمی شود. یعنی هیچ گاه خودم را به دنیا وابسته نمی کنم و به طرف خود نمی کشم. »
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر