۲۰ - حق مملوک [ = برده ]

و اما حق رعیتک بملک الیمین فان تعلم انه خلق ربک و لحمک و دمک و انک تملکه لا انت صنعته دون الله و لا خلقت له سمعا و لا بصرا و لا اجریت له رزقا و لکن الله کفاک ذلک بمن سخره لک و انتمنک علیه و ایستودعک ایاه لتحفظه فیه و تسیر فیه بسیرته فتطعمه مما تاکل و تلبسه مما تلبس و لا تکلفه ما لا یطیق فان کرهت خرجت الی الله منه و استبدلت به لم تعذب خلق الله و لا قوه الا بالله.

و اما حق رعیتی که به سبب ملکیت زیر دست توست ، آن است که بدانی که او نیز آفریده همان خدای توست و گوشت و خون تو را دارد ، و تو فقط مالک و اختیار دار او شده ای ، نه این که [ گمان کنی ] به جای خدا تو خالق او هستی ، و یا آن که تو برایش گوش و چشم نهاده باشی ، بلکه تنها خداوند است که این همه را به کفایت خویش انجام داده ، و سپس او را بیگار تو ساخته [ و در خدمت تو قرار داده است ] و تو را امین او قرار داده ، و او را به تو سپرده است تا خدا را در مورد او رعایت کنی ، و با شیوه ای خدا پسندانه با او رفتار کنی ، پس باید از غذایی که خود می خوری به او بخورانی ، و از لباسی که خود می پوشی به او بپوشانی ، و او را به کاری بیش از توانش وادار نسازی ، و اگر او را نخواستی خود را از مسئولیت الهی نسبت به او بیرون آوری ، و با دیگری عوضش کنی ، و آفریده خداوند را شکنجه نکنی . و لا قوه الا بالله.

هیچ نظری موجود نیست: