و در تاريخ است كه : ((وقتى حضرت آدم عليه السلام بخاطر ترك اولى از بهشت رانده شد و در زمين قرار گرفت بعد از حدود 200 سال گريه و ناله و اشك و آه ، خداوند متعال خواست به آدم ترحّم كند، تابلويى را در جلو چشمش قرار داد و فرمود: خداوند را با اين اسامى مقدس بخوان . و آن ، اسامى پنج تن آل عبا بود حضرت آدم خداوند را كه به آن اسامى مقدس مى خواند به اسم امام حسين عليه السلام كه رسيد حالش منقلب شد و اشك از ديدگانش جارى شد، به خداوند عرض كرد: خدايا! چه سرّى است اسم پنجمى را كه بر زبان راندم اشكم جارى شد؟
خداوند فرمود: اى آدم ! به آسمان نگاه كن . نگاه كرد ديد آسمان همه اش دود و بخار است . عرضه داشت : پروردگارا! اين چيست من مى بينم ؟
خداوند فرمود: اين عطش و تشنگى حسين است و مصيبت تشنگى از همه مصيبتها بالاتر است . او فرزند آخرين پيامبر يعنى محمّد مصطفى است كه امت جدّش آب را به روى او و اطفالش مى بندند و او را تشنه شهيد مى كنند.
و در تاريخ كربلا هست كه در روز عاشورا زبان مبارك امام حسين عليه السلام مانند چوب خشك شده بود و به لبهاى مباركش كه مى خورد زخم مى كرد. آرى دشمنان امام حسين حتى به طفل شيرخواره هم رحم نكردند، على اصغر مانند ماهى از آب بيرون افتاده لبان كوچكش را از تشنگى باز و بسته مى كرد اما دشمن قسىّ القلب به جاى آب ، تير سه شعبه داد. و پيكر پاك اباعبداللّه الحسين عليه السلام را پس از شهادت در زير پاى سمّ اسبان لگدكوب كردند و خيمه ها را آتش زدند و سرهاى مطهر شهدا را روى نيزه ها زدند و با اسرا آنگونه رفتار كردند.
لعنة اللّه على القوم الظالمين .
بنابراين ، هيچ استبعادى ندارد كه خداوند بخاطر اين مصيبت عظمى كه امام حسين و اهلبيت و فرزندان و ياران و اصحاب آن حضرت ديدند چنين اثرى را در زيارت عاشورا و تربت سيّدالشهدا قرار دهد كه حتى از مرگ قطعى هم شفا دهند و چيزهاى محيّرالعقول را به وجود بياورند.
اللهم ارزقنا زيارة الحسين عليه السلام و اولاده و اصحابه فى الدنيا و شفاعتهم فى الا خرة و اجعلنا من شيعتهم .
اللهم ارنى الطلعة الرشيدة و العزّة الحميدة و اكحل ناظرى بنظرة منى اليه و عجل فرجه و سهل مخرجه .
اللهمّ اجعلنا من اعوانه و انصاره و شيعته و محبيه و الذابين عنه والمسارعين اليه فى قضاء حواجه و الممتثلين لاوامره و المستشهدين بين يديه .
تقديم به ساحت مقدس قطب عالم امكان ، عصاره خلقت ، سلاله احمد، كهف الحصين و غياث المضطر المستكين ، ولى اللّه الاعظم ، خاتم الاوليا، بقية اللّه فى الارضين حضرت حجة بن الحسن العسكرى روحى و ارواح المشفقين لتراب مقدمه الفداء.
در پايان از برادر عزيز و ارجمندم جناب حجة الاسلام و المسلمين آقاى ((سيّد عبداللّه حسينى )) مدير محترم انتشارات مهدى يار كه قبول زحمت كردند و نشر و پخش اين كتاب را به عهده گرفتند صميمانه تقدير و تشّكر مى كنم .
همچنين از همسرم خانم ملاّيى كه از ساليان گذشته در ثبت و ضبط و كارهاى مقدماتى اين كتاب و بقيه آثارى كه اميد است ان شاء اللّه به زيور طبع آراسته گردند مرا يارى كردند تشكّر مى كنم .
والسّلام عليكم و رحمة اللّه و بركاته
حيدر قنبرى
2/10/1379
مطابق با 25 ماه مبارك رمضان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر