مهمترين و مفصل ترين گزارشى كه از آخرين سفر حج رسول خدا (صلى الله عليه وآله) به ما رسيده، روايت جابر بن عبدالله انصارى، صحابى معروف پيامبر است كه توسط امام صادق (عليه السلام) حضرت جعفر بن محمد بن على ابن حسين بن على (عليهم السلام) به ما رسيده و در كتب شيعه و سنى، با اندك اختلاف نقل شده است، منتهى در منابع حديثى اماميه بدون ذكر جابر و توسيط وى نقل شده است. البته در روايات ديگرى نيز از طرق اهل سنت و شيعه، گزارش سفر پيغمبر در حجة الوداع آمده است كه به اين تفصيل و جامعيت نيست. مجموع اين روايات موجب شده است كه در كتب حديث فريقين، بابى بنام «حجّ النبى (صلى الله عليه وآله) » يا «باب صفة حجّة النبى» عنوان شود.
سنت در عصر ما; يعنى «محمد ناصرالدين البانى» كتابى بنام «حجة النبى (صلى الله عليه وآله) » در استخراج حديث جابر تأليف نموده است. چنانكه علامه ابن حَزْم ظاهرى اندلسى كتابى بنام «حجة الوداع» مرقوم داشته كه در آن، نخست گزارشى از حج پيغمبر، با همه خصوصياتى كه در روايات اهل سنت ديده، آورده است و سپس منابع هر يك از خصوصيات را كه راوى خاصى ناقل آن بوده است از كتب حديث تخريج فرموده و به اصطلاح گزارش جامع و مستندى از حج پيغمبر كه در روايات آمده، به دست داده و به حق در اين باب كار تتبع را محققانه انجام داده است. با اينهمه، از خصوصياتى كه در روايات اماميه هست، اطلاع نداشته است; (وَهذا مِنْ فَضْلِ رَبِّنا).
بارى روايت مفصل حج پيغمبر را، كلينى در كافى و شيخ طوسى در تهذيب از حضرت صادق (عليه السلام) نقل نموده اند. مى دانيم كه پاره اى از احاديث ائمه هدى، كه حاكى از قول و فعل رسول خدا است، توسط خاندان عصمت يا بعضى صحابه به ناقل پيوسته است ولى به واسطه اعتقاد شيعه به عصمتِ ائمه و نيز به اين مناسبت كه نوعاً احاديث وارده از ائمه در مقام پاسخ به پرسشهاى پيروان مكتب تشيع است، نيازى به نقل واسطه ها و به اصطلاح سلسله سند تا راوى اصلى (صحابى) نبوده است، منتهى ائمه تصريح نموده اند كه احاديث ما احاديث جدّمان رسول الله (صلى الله عليه وآله) است.
پس احاديثى كه بدون سند از ائمه تا به رسول خدا (صلى الله عليه وآله) نقل شود، نزد برادران اهل سنت در حكم مرسلاتى است كه به اتفاق محققان از فريقين ـ اگر ناقل و مرسل حديث مورد اعتماد و وثوق باشد ـ حجّت است و امامان شيعه، حتى از نظر رجالى هاى اهل سنت و نقادان حديث، در مرتبه بالايى از وثاقت اند. با اين حال، چون حديث مورد استشهاد ما (حديث حج النبى) از حضرت صادق (عليه السلام) است و بيشتر احاديث مجامع روايى شيعه نيز از آن جناب و پدر بزرگوارش حضرت باقرالعلوم (عليهما السلام) است، ما پاره اى از اقوال ائمه جرح و تعديل و رجاليون مهم اهل سنت را درباره آن دو بزرگوار نقل مى كنيم تا خدشه اى از نظر ارسال حديث، طبق نقل شيعه حتى براى برادران اهل سنت، باقى نماند.
خوشبختانه چنانكه بطور فشرده اشاره كرديم، حديث مزبور با اندك اختلافى در صحاح اهل سنت نيز آمده است و بنابراين نقل آن به عنوان «شاهد» با غمض عين از ارسال يا اسناد، مورد استناد است.
سنت در عصر ما; يعنى «محمد ناصرالدين البانى» كتابى بنام «حجة النبى (صلى الله عليه وآله) » در استخراج حديث جابر تأليف نموده است. چنانكه علامه ابن حَزْم ظاهرى اندلسى كتابى بنام «حجة الوداع» مرقوم داشته كه در آن، نخست گزارشى از حج پيغمبر، با همه خصوصياتى كه در روايات اهل سنت ديده، آورده است و سپس منابع هر يك از خصوصيات را كه راوى خاصى ناقل آن بوده است از كتب حديث تخريج فرموده و به اصطلاح گزارش جامع و مستندى از حج پيغمبر كه در روايات آمده، به دست داده و به حق در اين باب كار تتبع را محققانه انجام داده است. با اينهمه، از خصوصياتى كه در روايات اماميه هست، اطلاع نداشته است; (وَهذا مِنْ فَضْلِ رَبِّنا).
بارى روايت مفصل حج پيغمبر را، كلينى در كافى و شيخ طوسى در تهذيب از حضرت صادق (عليه السلام) نقل نموده اند. مى دانيم كه پاره اى از احاديث ائمه هدى، كه حاكى از قول و فعل رسول خدا است، توسط خاندان عصمت يا بعضى صحابه به ناقل پيوسته است ولى به واسطه اعتقاد شيعه به عصمتِ ائمه و نيز به اين مناسبت كه نوعاً احاديث وارده از ائمه در مقام پاسخ به پرسشهاى پيروان مكتب تشيع است، نيازى به نقل واسطه ها و به اصطلاح سلسله سند تا راوى اصلى (صحابى) نبوده است، منتهى ائمه تصريح نموده اند كه احاديث ما احاديث جدّمان رسول الله (صلى الله عليه وآله) است.
پس احاديثى كه بدون سند از ائمه تا به رسول خدا (صلى الله عليه وآله) نقل شود، نزد برادران اهل سنت در حكم مرسلاتى است كه به اتفاق محققان از فريقين ـ اگر ناقل و مرسل حديث مورد اعتماد و وثوق باشد ـ حجّت است و امامان شيعه، حتى از نظر رجالى هاى اهل سنت و نقادان حديث، در مرتبه بالايى از وثاقت اند. با اين حال، چون حديث مورد استشهاد ما (حديث حج النبى) از حضرت صادق (عليه السلام) است و بيشتر احاديث مجامع روايى شيعه نيز از آن جناب و پدر بزرگوارش حضرت باقرالعلوم (عليهما السلام) است، ما پاره اى از اقوال ائمه جرح و تعديل و رجاليون مهم اهل سنت را درباره آن دو بزرگوار نقل مى كنيم تا خدشه اى از نظر ارسال حديث، طبق نقل شيعه حتى براى برادران اهل سنت، باقى نماند.
خوشبختانه چنانكه بطور فشرده اشاره كرديم، حديث مزبور با اندك اختلافى در صحاح اهل سنت نيز آمده است و بنابراين نقل آن به عنوان «شاهد» با غمض عين از ارسال يا اسناد، مورد استناد است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر