از مطالب گذشته به طور خلاصه معلوم شد كه:
1 ـ اصل فضيلت روضه مطهّر بر اساس حديث رسول خدا (صلى الله عليه وآله) ثابت و مسلّم است ولى آيا محدوده روضه كجا است؟ جاى بحث و گفتگو است.
2 ـ باز معلوم شد كه خانه پيامبر (صلى الله عليه وآله) و خانه فاطمه (عليها السلام) از نظر فضيلت، نه مانند روضه، بلكه افضل و برتر از روضه است و نيز ثواب عبادت و نماز در اين بيوت، بيشتر مى باشد.
3 ـ همچنين فهميديم كه براى دفن شدن پيكر پاك حضرت زهرا (عليها السلام) در روضه، به مفهوم فاصله قبر و منبر، دليلى جز يك برداشت ضعيف و اظهار نظر احتمالى وجود ندارد، ليكن اگر از «روضه» معناى وسيع آن را بگيريم، كه شامل بيت حضرت زهرا هم هست، دفن شدن آن حضرت در روضه درست است و مؤيد روايات صحيح ديگرى است كه مى گويند: «ذُفِنَت في بيتها»
در تكميل اين بحث، لازم است به نقد و بررسى تنها روايتى بپردازيم كه مرحوم صدوق در «معانى الأخبار» نقل كرده است و از ظاهر آن استفاده مى شود كه پيكر حضرت زهرا ميان قبر و منبر مدفون است. و مخدوش بودن متن و سند آن را توضيح دهيم; متن روايت اين است:
«حدّثنا محمّد بن موسى بن المتوكّل (رحمه الله) قال حدّثنا علي بن الحسين السّعدآبادى، عن أحمد بن أبي عبدالله البرقي، عن أبيه، عن ابن أبي عمير، عن بعض أصحابنا عن أبي عبدالله (عليه السلام) قال: قال رسول الله (صلى الله عليه وآله) : «مابين قبري ومنبري روضة من رياض الجنّة ومنبري على ترعة من تُرع الجنّة، لأنّ قبر فاطمة ـ صلوات الله عليها ـ بين قبره و منبره و قبرها روضة من رياض الجنّة وإليه ترعة من تُرع الجنّة».
ظاهر اين روايت با توجه به ذيل آن (... لأنّ قبر فاطمة...) اين است كه آن حضرت در ميان قبر شريف و منبر منيف دفن شده است. ولى با يك توجّه اجمالى مى توان به ضعف سند و تزلزل متن آن پى برد و مخدوش بودن آن را از هر دو جهت به دست آورد:
از نظر سند: به طورى كه ملاحظه مى كنيد اين روايت از نظر سند مرسل است و ابن ابى عمير آن را از بعض اصحاب نقل كرده است و آن بعض مشخص نيست كه چه كسى است! و مى دانيم كه روايت مرسل داراى حجّيت نيست.
و از نظر متن: اين روايت از جهت متن مدرّج است و در علم درايه و حديث شناسى مدرّج را چنين تعريف كرده اند:
«أن يقول الرواي كلاماً يريد أن يستدلّ عليه بالحديث فيأتي به بلا فصل فيتوهّم أن الكلّ حديث»
«روايت مدرّج آن است كه راوى براى تأييد متن روايتى كه نقل مى كند، در ذيل آن مطلبى بگويد كه خواننده و يا شنونده چنين تصور كند كه آن هم از متن روايت است كه از نظر حديث شناسان، اينگونه روايات هم مخدوش و غير قابل اعتماد است. و اين روايت هم دقيقاً از همين روايات مدرّج است و ذيل و تعليل در آن، نه از كلام امام بلكه مانند تعليل هاى گذشتـه، از اضافاتـى اسـت كـه به وسيلـه راويان و يا به هنگام كتابت روايـت به عمـل آمـده است.
و دليل بر اين مدعا اين است كه حديث «بين قبرى و منبري» همانگونه كه پيشتر اشاره كرديم، از احاديث عامى است و تنها در منابع اهل سنّت آن هم به طور ضعيف; از جمله در مسند احمد نقل شده و در منابع معتبر مانند صحاح نيامده است.
واقعيت تاريخى هم مدرج بودن اين روايت و مضمون حديث «بين قبرى و منبري» را نفى مى كند; زيرا رسول الله (صلى الله عليه وآله) در حال حياتش جايگاه دفن پيكر مطهّرش را معيّن نكرده بود; همانگونه كه كيفيّت نماز خواندن بر بدن مباركش را بيان ننموده بود.
از اين رو پس از رحلتش در هر دو مسأله ميان اصحاب اختلاف نظر پديد آمد كه به آن حضرت چگونه نماز بخوانند و در كجا دفنش كنند، تا اينكه امير مؤمنان (عليه السلام) فرمود:
«انّ رسول الله امامُنا حيّاً وميّتاً... فيصلون عليه بلا امام وانّ الله لم يقبض نبيّاً في مكان الاّ وقد ارتضاه لِرَميه فيه و اني لدافنه في حجرته التي قبض فيها فسلم القوم لذلك ورضوا به.»
و اين ضعف متن و سند موجب گرديده است كه صدوق (رحمه الله) با اينكه خودش اين روايت را نقل كرده، در بيان آن چنين بگويد:
«قال مصنف هذا الكتاب (رضي الله عنه) رُوى هذا الحديث هكذا وأوردته لما فيه من ذكر المعنى، والصّحيح عندي في موضع قبر فاطمة (عليها السلام) ما حدّثنا به أبي (رحمه الله) قال: حدّثني ... عن أحمد بن محمّد بن أبي نصر البزنطي قال: قال: سألت أبا الحسن علي بن موسى الرضا (عليه السلام) عن قبر فاطمة (عليها السلام) فقال: دفنت في بيتها فلمّا زادت بنوا فيه في المسجد صارت في المسجد».
گفتار صدوق قابل توجه است; زيرا او در اين نقل و در اين متن مردّد است و مى گويد: «رُوي هذا الحديث هكذا» و توضيح مى دهد از آنجا كه اين روايت با ترديد و احتمال مدرّج بودن كه در آن مشاهده مى شود، نياز آن به توجيه و بيان است و در نتيجه به جاى اين روايت مضمون روايت ديگر را صحيح مى داند و آن را تأييد مى كند كه: «دفنت في بيتها».
باز به همين جهتِ ضعف متن و سند است كه علاّمه مجلسى پس از نقل آن از معانى الاخبار، مضمون آن را مردود مى داند و دفن شدن فاطمه (عليها السلام) در داخل بيت خويش را تأييد مى كند سپس به توجيه روايت مى پردازد و روضه را به آن حدّى كه از ظاهر اين روايت استفاده مى شود، محدود نمى داند بلكه شامل بيت فاطمه (عليها السلام) نيز مى داند; همانگونه كه ما از روايات استفاده كرديم.
او پس از نقل روايت مى گويد:
«الأظهر أنّها (عليها السلام) مدفونة في بيتها وقد قدّمنا الأخبار في ذلك. و لعل خبر ابن أبي عُمير محمول على توسعة الروضة بحيث تشمل على بيتها».
نكته قابل توجّه: اين بود بررسى يك روايت مدرّج و نظريه بزرگ محدّث شيعه، شيخ صدوق (رحمه الله) در مورد اين روايت و اشكال و ايراد تلويحى و در نهايت اعراض وى از مضمون آن.
و همچنين نظريه مرحوم علاّمه مجلسى در تأويل اين روايت و توسعه اى كه در مفهوم «روضه» قائل گرديده است ليكن بايد به اين نكته نيز توجه كرد كه: آنگونه كه ملاحظه كرديد، همه كسانى كه مدفن حضرت زهرا (عليها السلام) را در روضه، آن هم به مفهوم فاصله بيت و منبر مطرح كرده اند، به همين روايت، استناد و تعليل نموده اند كه رسول خدا (صلى الله عليه وآله) فرمود: «بين قبري ومنبري روضة من رياض الجنّة!»
1 ـ اصل فضيلت روضه مطهّر بر اساس حديث رسول خدا (صلى الله عليه وآله) ثابت و مسلّم است ولى آيا محدوده روضه كجا است؟ جاى بحث و گفتگو است.
2 ـ باز معلوم شد كه خانه پيامبر (صلى الله عليه وآله) و خانه فاطمه (عليها السلام) از نظر فضيلت، نه مانند روضه، بلكه افضل و برتر از روضه است و نيز ثواب عبادت و نماز در اين بيوت، بيشتر مى باشد.
3 ـ همچنين فهميديم كه براى دفن شدن پيكر پاك حضرت زهرا (عليها السلام) در روضه، به مفهوم فاصله قبر و منبر، دليلى جز يك برداشت ضعيف و اظهار نظر احتمالى وجود ندارد، ليكن اگر از «روضه» معناى وسيع آن را بگيريم، كه شامل بيت حضرت زهرا هم هست، دفن شدن آن حضرت در روضه درست است و مؤيد روايات صحيح ديگرى است كه مى گويند: «ذُفِنَت في بيتها»
در تكميل اين بحث، لازم است به نقد و بررسى تنها روايتى بپردازيم كه مرحوم صدوق در «معانى الأخبار» نقل كرده است و از ظاهر آن استفاده مى شود كه پيكر حضرت زهرا ميان قبر و منبر مدفون است. و مخدوش بودن متن و سند آن را توضيح دهيم; متن روايت اين است:
«حدّثنا محمّد بن موسى بن المتوكّل (رحمه الله) قال حدّثنا علي بن الحسين السّعدآبادى، عن أحمد بن أبي عبدالله البرقي، عن أبيه، عن ابن أبي عمير، عن بعض أصحابنا عن أبي عبدالله (عليه السلام) قال: قال رسول الله (صلى الله عليه وآله) : «مابين قبري ومنبري روضة من رياض الجنّة ومنبري على ترعة من تُرع الجنّة، لأنّ قبر فاطمة ـ صلوات الله عليها ـ بين قبره و منبره و قبرها روضة من رياض الجنّة وإليه ترعة من تُرع الجنّة».
ظاهر اين روايت با توجه به ذيل آن (... لأنّ قبر فاطمة...) اين است كه آن حضرت در ميان قبر شريف و منبر منيف دفن شده است. ولى با يك توجّه اجمالى مى توان به ضعف سند و تزلزل متن آن پى برد و مخدوش بودن آن را از هر دو جهت به دست آورد:
از نظر سند: به طورى كه ملاحظه مى كنيد اين روايت از نظر سند مرسل است و ابن ابى عمير آن را از بعض اصحاب نقل كرده است و آن بعض مشخص نيست كه چه كسى است! و مى دانيم كه روايت مرسل داراى حجّيت نيست.
و از نظر متن: اين روايت از جهت متن مدرّج است و در علم درايه و حديث شناسى مدرّج را چنين تعريف كرده اند:
«أن يقول الرواي كلاماً يريد أن يستدلّ عليه بالحديث فيأتي به بلا فصل فيتوهّم أن الكلّ حديث»
«روايت مدرّج آن است كه راوى براى تأييد متن روايتى كه نقل مى كند، در ذيل آن مطلبى بگويد كه خواننده و يا شنونده چنين تصور كند كه آن هم از متن روايت است كه از نظر حديث شناسان، اينگونه روايات هم مخدوش و غير قابل اعتماد است. و اين روايت هم دقيقاً از همين روايات مدرّج است و ذيل و تعليل در آن، نه از كلام امام بلكه مانند تعليل هاى گذشتـه، از اضافاتـى اسـت كـه به وسيلـه راويان و يا به هنگام كتابت روايـت به عمـل آمـده است.
و دليل بر اين مدعا اين است كه حديث «بين قبرى و منبري» همانگونه كه پيشتر اشاره كرديم، از احاديث عامى است و تنها در منابع اهل سنّت آن هم به طور ضعيف; از جمله در مسند احمد نقل شده و در منابع معتبر مانند صحاح نيامده است.
واقعيت تاريخى هم مدرج بودن اين روايت و مضمون حديث «بين قبرى و منبري» را نفى مى كند; زيرا رسول الله (صلى الله عليه وآله) در حال حياتش جايگاه دفن پيكر مطهّرش را معيّن نكرده بود; همانگونه كه كيفيّت نماز خواندن بر بدن مباركش را بيان ننموده بود.
از اين رو پس از رحلتش در هر دو مسأله ميان اصحاب اختلاف نظر پديد آمد كه به آن حضرت چگونه نماز بخوانند و در كجا دفنش كنند، تا اينكه امير مؤمنان (عليه السلام) فرمود:
«انّ رسول الله امامُنا حيّاً وميّتاً... فيصلون عليه بلا امام وانّ الله لم يقبض نبيّاً في مكان الاّ وقد ارتضاه لِرَميه فيه و اني لدافنه في حجرته التي قبض فيها فسلم القوم لذلك ورضوا به.»
و اين ضعف متن و سند موجب گرديده است كه صدوق (رحمه الله) با اينكه خودش اين روايت را نقل كرده، در بيان آن چنين بگويد:
«قال مصنف هذا الكتاب (رضي الله عنه) رُوى هذا الحديث هكذا وأوردته لما فيه من ذكر المعنى، والصّحيح عندي في موضع قبر فاطمة (عليها السلام) ما حدّثنا به أبي (رحمه الله) قال: حدّثني ... عن أحمد بن محمّد بن أبي نصر البزنطي قال: قال: سألت أبا الحسن علي بن موسى الرضا (عليه السلام) عن قبر فاطمة (عليها السلام) فقال: دفنت في بيتها فلمّا زادت بنوا فيه في المسجد صارت في المسجد».
گفتار صدوق قابل توجه است; زيرا او در اين نقل و در اين متن مردّد است و مى گويد: «رُوي هذا الحديث هكذا» و توضيح مى دهد از آنجا كه اين روايت با ترديد و احتمال مدرّج بودن كه در آن مشاهده مى شود، نياز آن به توجيه و بيان است و در نتيجه به جاى اين روايت مضمون روايت ديگر را صحيح مى داند و آن را تأييد مى كند كه: «دفنت في بيتها».
باز به همين جهتِ ضعف متن و سند است كه علاّمه مجلسى پس از نقل آن از معانى الاخبار، مضمون آن را مردود مى داند و دفن شدن فاطمه (عليها السلام) در داخل بيت خويش را تأييد مى كند سپس به توجيه روايت مى پردازد و روضه را به آن حدّى كه از ظاهر اين روايت استفاده مى شود، محدود نمى داند بلكه شامل بيت فاطمه (عليها السلام) نيز مى داند; همانگونه كه ما از روايات استفاده كرديم.
او پس از نقل روايت مى گويد:
«الأظهر أنّها (عليها السلام) مدفونة في بيتها وقد قدّمنا الأخبار في ذلك. و لعل خبر ابن أبي عُمير محمول على توسعة الروضة بحيث تشمل على بيتها».
نكته قابل توجّه: اين بود بررسى يك روايت مدرّج و نظريه بزرگ محدّث شيعه، شيخ صدوق (رحمه الله) در مورد اين روايت و اشكال و ايراد تلويحى و در نهايت اعراض وى از مضمون آن.
و همچنين نظريه مرحوم علاّمه مجلسى در تأويل اين روايت و توسعه اى كه در مفهوم «روضه» قائل گرديده است ليكن بايد به اين نكته نيز توجه كرد كه: آنگونه كه ملاحظه كرديد، همه كسانى كه مدفن حضرت زهرا (عليها السلام) را در روضه، آن هم به مفهوم فاصله بيت و منبر مطرح كرده اند، به همين روايت، استناد و تعليل نموده اند كه رسول خدا (صلى الله عليه وآله) فرمود: «بين قبري ومنبري روضة من رياض الجنّة!»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر