بعدازظهری جناب استاد همراه دو نفر از شاگردان خود به منزل یکی از ارادتمندان که شیخی از اهل لبنان بود رفتند.
شیخ عصرانه چای و قهوه و میوه آورد و بعد تقاضا کردند استاد مطلبی را بفرمایند.
فرمودند:
عیالت ( که آن هم اهل لبنان بود) توی خانه مدتها مانده و از خانه بیرون نرفته است و غم، دل او را مانند پرده ای گرفته است!!
شیخ عرض کرد: بلی اینطور است که شما فرمودید و مدتها از منزل بیرون نرفته است و مشغول خانه داری و کارهای فرزندان است.
شیخ عصرانه چای و قهوه و میوه آورد و بعد تقاضا کردند استاد مطلبی را بفرمایند.
فرمودند:
عیالت ( که آن هم اهل لبنان بود) توی خانه مدتها مانده و از خانه بیرون نرفته است و غم، دل او را مانند پرده ای گرفته است!!
شیخ عرض کرد: بلی اینطور است که شما فرمودید و مدتها از منزل بیرون نرفته است و مشغول خانه داری و کارهای فرزندان است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر