آقای دکتر شهیدی می گوید:
روز جمعه با یکی از دوستان، خدمت ایشان رسیدیم. در حضورشان شخصی از معظم له سؤالی کرد که چندان مناسب مجلس نبود، از این رو حضرت آیت الله قدری عصبانی شدند و با تندی سخنی گفتند که سائل از وی انتظار چنین جوابی را نداشت.
آن شخص در پاسخ آقا گفت: مگر نفرمودید:
« اکرم الضیف ولو کان کافراً؛ مهمان را گرامی بدار اگر چه کافر باشد.» من از این باب سؤال کردم، وقتی سائل این جمله را گفت، آقا از ایشان معذرت خواست و فرمود:
« من از شما معذرت می خواهم نباید چنین حرفی می زدم.»
آن گاه جواب سؤال ایشان را داد.
وقتی از محضرشان مرخص شدیم و از اتاق بیرون آمدیم. آن شخص گفت: من جنب بودم و آقا متوجه حال من شده بود. من به او گفتم: نباید با چنین حالی به حضور ایشان می رسیدی، مگر نمی دانی ایشان متوجه می شوند.
ولی چیزی که آن شخص را تحت تأثیر قرار داد و مهم تر از آگاهی آقا از حال درونی اش بود، عذرخواهی معظم له از حرکت تند خویش بود؛ یعنی همین که متوجه شدند نباید آن سخن را بر زبانشان جاری می کردند، بی درنگ عذرخواهی کردند و این حرکت متواضعانه برای آن شخص، آموزنده تر از آن کرامت بود.
روز جمعه با یکی از دوستان، خدمت ایشان رسیدیم. در حضورشان شخصی از معظم له سؤالی کرد که چندان مناسب مجلس نبود، از این رو حضرت آیت الله قدری عصبانی شدند و با تندی سخنی گفتند که سائل از وی انتظار چنین جوابی را نداشت.
آن شخص در پاسخ آقا گفت: مگر نفرمودید:
« اکرم الضیف ولو کان کافراً؛ مهمان را گرامی بدار اگر چه کافر باشد.» من از این باب سؤال کردم، وقتی سائل این جمله را گفت، آقا از ایشان معذرت خواست و فرمود:
« من از شما معذرت می خواهم نباید چنین حرفی می زدم.»
آن گاه جواب سؤال ایشان را داد.
وقتی از محضرشان مرخص شدیم و از اتاق بیرون آمدیم. آن شخص گفت: من جنب بودم و آقا متوجه حال من شده بود. من به او گفتم: نباید با چنین حالی به حضور ایشان می رسیدی، مگر نمی دانی ایشان متوجه می شوند.
ولی چیزی که آن شخص را تحت تأثیر قرار داد و مهم تر از آگاهی آقا از حال درونی اش بود، عذرخواهی معظم له از حرکت تند خویش بود؛ یعنی همین که متوجه شدند نباید آن سخن را بر زبانشان جاری می کردند، بی درنگ عذرخواهی کردند و این حرکت متواضعانه برای آن شخص، آموزنده تر از آن کرامت بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر