انفاق و احسان نیکو

آن بزرگوار سخت اهتمام به قضاء حوائج مردم و خصوصاً علماء و طلاب داشتند. و تا ممکن بود، سائلی را رد نمی کردند و کسی را محروم نمی ساختند.

نقل می کنند: شخصی آمد پیش ایشان و درخواست کمک کرد آقا به یکی از خدمتگزاران فرمود: وجهی به او کمک کنید. آن شخص عرض کرد، آقا اخیراً وجهی به ایشان داده ایم، آقا فرمودند:
« باز هم بدهید. »

حاج باقر گلپایگانی چنین توضیح می دهند:
اگر کسی نیاز مالی داشت به ایشان مراجعه می کرد، ایشان او را مأیوس برنمی گرداند. بخاطر دارم روزی پیرمردی نیازمند که گهگاه به منزل ایشان مراجعه می کرد و کمک مالی می گرفت وارد شد و در حضور آقا نشست و اظهار داشت که پسرم تصمیم به ازدواج دارد و من از عهده مخارج آن برنمی آیم.

آقا هفتاد هزار تومان نزدشان موجود بود که یکی از افراد خیّر آن را به همین منظور به ایشان تقدیم کرده بود، تمام این مبلغ را به آن پیرمرد دادند. پیرمرد به قدری خوشحال شد که کفشهایش را عوضی پوشید و با عجله رفت.
من به آقا عرض کردم خوب بود این مبلغ را به چند نفر سیّد نیازمند می دادید فرمودند:
« من این وجه را برای فلانی کنار گذاشته بودم که بدهم ظاهراً قسمتش نبود اول خواستم نصف کنم و اما سپس بنظرم رسید مخارج سنگین است و این هم سیّد مستحقی است حالا که حواله شده همه را به ایشان می دهیم. »

هیچ نظری موجود نیست: