یکی از مسئولین فعلی قوه قضائیه نقل کرده بودند:
در ایام طلبگی که در قم بودیم در مدرسه فیضیه حجره داشتم، چند روزی بی پول و خیلی مستأصل شدم، هر چه فکر کردم چه کنم، فکرم به جایی نرسید، ناگهان با خود گفتم بروم پیش آیت الله گلپایگانی - البته ایشان در آن زمان مطرح نبودند ـ خود را به منزل ایشان رساندم مطلب را بیان کردم. آقا مبلغی را آوردند و فرمودند:
« کل ما یملک ما اینست که آنرا نصف می کنیم . »
و نصف آن مبلغ را به ما دادند، و با این وسیله مشکل ما حل شد.
ایشان به فقرا و نیازمندان هم خیلی توجه داشتند و تا آنجا که در امکانشان بود در رفع حاجت نیازمندان می کوشید، نقل شده که بعضی اوقات خودش به در خانه افراد رفته و شخصاً کمک می نمود.
در ایام طلبگی که در قم بودیم در مدرسه فیضیه حجره داشتم، چند روزی بی پول و خیلی مستأصل شدم، هر چه فکر کردم چه کنم، فکرم به جایی نرسید، ناگهان با خود گفتم بروم پیش آیت الله گلپایگانی - البته ایشان در آن زمان مطرح نبودند ـ خود را به منزل ایشان رساندم مطلب را بیان کردم. آقا مبلغی را آوردند و فرمودند:
« کل ما یملک ما اینست که آنرا نصف می کنیم . »
و نصف آن مبلغ را به ما دادند، و با این وسیله مشکل ما حل شد.
ایشان به فقرا و نیازمندان هم خیلی توجه داشتند و تا آنجا که در امکانشان بود در رفع حاجت نیازمندان می کوشید، نقل شده که بعضی اوقات خودش به در خانه افراد رفته و شخصاً کمک می نمود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر