آیة الله میرجهانی در تفسیر یکی از آیات قرآن دچار مشکل شده بودند و با وجود پرسش از بسیاری علماء هنوز به اصل مطلب پی نبرده بودند.
برای همین در دل نیت می کنند که مدت چهل روز متوسل به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شوند.
روز سی و نهم به همراه عده ای از شاگردان و حجة الاسلام شریعتی از صحن می گذشته اند که فردی ژولیده با لباسهای پاره و کفشهای کهنه و محرک زبان (معروف به سیدکفری) به آقا رسید، ایشان را مخاطب قرارداده با همان لهجه مخصوص به خودش می گوید:
آقای میرجهانی، از امام زمان چه می خواهی که سی و نه روز است مزاحم ایشان شده ای ؟ جواب سوال تو در فلان جزء قرآن فلان سوره و فلان آیه می باشد.
برای همین در دل نیت می کنند که مدت چهل روز متوسل به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شوند.
روز سی و نهم به همراه عده ای از شاگردان و حجة الاسلام شریعتی از صحن می گذشته اند که فردی ژولیده با لباسهای پاره و کفشهای کهنه و محرک زبان (معروف به سیدکفری) به آقا رسید، ایشان را مخاطب قرارداده با همان لهجه مخصوص به خودش می گوید:
آقای میرجهانی، از امام زمان چه می خواهی که سی و نه روز است مزاحم ایشان شده ای ؟ جواب سوال تو در فلان جزء قرآن فلان سوره و فلان آیه می باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر