عیادت علماء گذشته

حاج آقا گلپایگانی نقل می کردند:
در روزهای آخر عمر شریف آقا ما برای خاطر اینکه روحیه آقا باز شود. ظهرها کل خانواده را می آوردیم و در بیت و کنار آقا نهار می خوردیم.
در هفته آخر که دوشنبه اش حال آقا به هم خورد آقا مشغول غذا خوردن بودند که ناگهان دست از غذا کشیدند و شروع کردند به گفتن « لا اله الا الله » و مکرر می گفتند: « انا لله و انا الیه راجعون »
تقریباً چند دقیقه ای سکوت بر مجلس حکمفرما شد، و این قضیه همه را شگفت زده نمود. لذا من از آقا سوال کردم: آقا برای چه کلمه استرجاع را بر زبان آوردید؟ و چرا مکرر « لا اله الا الله » زمزمه می نمودید؟ و سر اینکه دست از غذا کشیدید چه بود؟
فرمودند:
« همین الان تمام علمائی که با آنها ارتباط داشتم، آقای کبیر، آقای فیض، آیت الله حاج شیخ عبدالکریم، مرحوم آیت الله بروجردی، مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی ... ، و همه رفقا که رحلت فرموده اند، از در هال آمدند داخل، سلام کردند، و از در ایوان خارج شدند و رفتند. »

من خدمت آقا عرض کردم: آقا چون شما بقیه السلف هستید اینها همه متوقع هستند و نیازی به دعای خیر شما دارند، روی این جهت خدمت شما آمده اند، که انشاء الله موجب طول عمر شماست. در جواب فرمودند:
« شما دلتان را به این چیزها خوش کنید، آفتاب عمر من در حال افول است.»

هیچ نظری موجود نیست: