روزی که آیت الله شیخ مرتضی حائری در تهران از دنیا می رود قبل از ظهر افرادی خدمت آقای بهاء الدینی، در قم بودند، گفتند: یک مرتبه ایشان فرمود:
« اِ اِ، آقای حاج شیخ را هم که دارند می برند! »
آنها که دور آقا بودند متحیر ماندند که آقا چه می فرماید، حاج شیخ کیست؟ وقتی خبر فوت می رسد، می بینند همان وقتی که ایشان در قم و منزل خود فرموده بود: حاج شیخ را هم که دارند می برند، همان وقت آقای حائری در تهران از دنیا می رود. »
« اِ اِ، آقای حاج شیخ را هم که دارند می برند! »
آنها که دور آقا بودند متحیر ماندند که آقا چه می فرماید، حاج شیخ کیست؟ وقتی خبر فوت می رسد، می بینند همان وقتی که ایشان در قم و منزل خود فرموده بود: حاج شیخ را هم که دارند می برند، همان وقت آقای حائری در تهران از دنیا می رود. »
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر