« فقر و تنگدستی، فشار روحی و جسمی و برخوردهای حکومت با حوزه های علمیه به ویژه حوزه قم کار را بر اهل علم سخت کرده بود. برخی که از ایمان قوی برخوردار نبودند و در برابر زرق و برق دنیا مقاومت نداشتند، خود را می باختند و فریب ظواهر را می خوردند و ما بسیاری از آنان را دیدیم که عاقبت به خیر نشدند و سرانجام با وضع بسیار بدی از دنیا رفتند.
اما بسیاری ماندند، صدمات زیادی را تحمل کردند، روزها بیرون از قم به سر می بردند و شبها- در تاریکی شب- به حجره خود باز می گشتند، گرسنگی می کشیدند، رنج می بردند، اما دست از حوزه و تحصیل برنمی داشتند. توکل آنان موجب آسان شدن مشکلات شده بود.
در رأس علما و بزرگانی که رنج بسیار و اذیت فراوانی دید، مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی بود.
فرزند ایشان؛ مرحوم حاج شیخ مرتضی حائری تعریف می کرد:
« پدرم چون از وجوهات مصرف نمی کرد، روزهایی بود که ما هیچ چیزی در خانه نداشتیم و کمترین پولی برای خرید غذا نبود. 5 تا 6 ماه خرج ما را حضرت می دادند. خیلی از شبها غذا نداشتیم اما بی غذا هم نمی شدیم!! »
اما بسیاری ماندند، صدمات زیادی را تحمل کردند، روزها بیرون از قم به سر می بردند و شبها- در تاریکی شب- به حجره خود باز می گشتند، گرسنگی می کشیدند، رنج می بردند، اما دست از حوزه و تحصیل برنمی داشتند. توکل آنان موجب آسان شدن مشکلات شده بود.
در رأس علما و بزرگانی که رنج بسیار و اذیت فراوانی دید، مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی بود.
فرزند ایشان؛ مرحوم حاج شیخ مرتضی حائری تعریف می کرد:
« پدرم چون از وجوهات مصرف نمی کرد، روزهایی بود که ما هیچ چیزی در خانه نداشتیم و کمترین پولی برای خرید غذا نبود. 5 تا 6 ماه خرج ما را حضرت می دادند. خیلی از شبها غذا نداشتیم اما بی غذا هم نمی شدیم!! »
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر