آقای انصاریان نقل کردند، در یکی از اعیاد من مشرف شدم به محضر ایشان، عده زیادی از علماء در محضر ایشان بودند، ناگهان گز آوردند، یکی از آقایان که در کنار ایشان بود. 5
عدد گز برداشت و گفت آقا من به نام پنج تن پنج عدد برداشتم آقا با تبسم فرمودند:
« می توانستید 14 تا به نام چهارده معصوم بردارید. »
کسانی که اطراف آقا بودند، لبخندی زدند که ناگهان آقا از این قضیه ناراحت شدند، که شاید این عکس العمل آقایان موجب اهانت به آن شخص بوده باشد. و فوراً فرمودند:
« من عذر می خواهم که چنین گفتم. »
و آن فرد گفت نه آقا چیز مهمی نیست روز عید و سرور است.
آقای انصاریان اضافه کردند که این درس بزرگی بود برای من که ایشان چه قدر دقت دارند که حاضر نیستند در محضر ایشان کوچکترین بی احترامی به فردی بشود.
من هر وقت خدمت ایشان می رفتم یک نکته اخلاقی و درسی از ایشان می گرفتم. و شاید به خاطر همین باشد که توصیه شده به رفت آمد کردن با علماء و بزرگان. ایشان در تمام مراحل زندگی مصداق بارز فرمایش معصومین بود که فرمودند:
« کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم. »
عدد گز برداشت و گفت آقا من به نام پنج تن پنج عدد برداشتم آقا با تبسم فرمودند:
« می توانستید 14 تا به نام چهارده معصوم بردارید. »
کسانی که اطراف آقا بودند، لبخندی زدند که ناگهان آقا از این قضیه ناراحت شدند، که شاید این عکس العمل آقایان موجب اهانت به آن شخص بوده باشد. و فوراً فرمودند:
« من عذر می خواهم که چنین گفتم. »
و آن فرد گفت نه آقا چیز مهمی نیست روز عید و سرور است.
آقای انصاریان اضافه کردند که این درس بزرگی بود برای من که ایشان چه قدر دقت دارند که حاضر نیستند در محضر ایشان کوچکترین بی احترامی به فردی بشود.
من هر وقت خدمت ایشان می رفتم یک نکته اخلاقی و درسی از ایشان می گرفتم. و شاید به خاطر همین باشد که توصیه شده به رفت آمد کردن با علماء و بزرگان. ایشان در تمام مراحل زندگی مصداق بارز فرمایش معصومین بود که فرمودند:
« کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم. »
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر