دفن پیکر ایشان در حرم حضرت اباالفضل العباس (ع) نیز حاوی تذکر و عبرت است:
« یكی از تاجران بازار تهران از دنیا رفته بود و فرزندانش می خواستند جنازه اش را به عتبات عالیات و به كربلای امام حسین علیهالسلام حمل و دفن كنند.
آنها با تمام امكاناتشان به دنبال گرفتن اجازه نامه از دولت های ایران و عراق می افتند؛ ولی هر چه تلاش می كنند موفق نمی شوند. پس از چند روز مجبور می شوند پدرشان را در همین ایران به خاك بسپارند.
آن مرحوم دفن میشود و پس از چند روز، برگه اجازه حمل جنازه به كربلا، به دست فرزندانش می رسد.
در همان روزها آقا شیخ مرتضی از دنیا می رود و فرزندان آن تاجر، آن اجازه نامه را به خانواده آقا شیخ مرتضی تقدیم می كنند.
و بدین ترتیب، جنازه آن عبد صالح و پرهیزكار و خداترس به كربلا حمل میشود و در صحن حرم قمر بنی هاشم حضرت اباالفضل العباس علیهالسلام دفن میشود و سیر برزخی را در آن حریم ملكوتی آغاز میكند. »
« یكی از تاجران بازار تهران از دنیا رفته بود و فرزندانش می خواستند جنازه اش را به عتبات عالیات و به كربلای امام حسین علیهالسلام حمل و دفن كنند.
آنها با تمام امكاناتشان به دنبال گرفتن اجازه نامه از دولت های ایران و عراق می افتند؛ ولی هر چه تلاش می كنند موفق نمی شوند. پس از چند روز مجبور می شوند پدرشان را در همین ایران به خاك بسپارند.
آن مرحوم دفن میشود و پس از چند روز، برگه اجازه حمل جنازه به كربلا، به دست فرزندانش می رسد.
در همان روزها آقا شیخ مرتضی از دنیا می رود و فرزندان آن تاجر، آن اجازه نامه را به خانواده آقا شیخ مرتضی تقدیم می كنند.
و بدین ترتیب، جنازه آن عبد صالح و پرهیزكار و خداترس به كربلا حمل میشود و در صحن حرم قمر بنی هاشم حضرت اباالفضل العباس علیهالسلام دفن میشود و سیر برزخی را در آن حریم ملكوتی آغاز میكند. »
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر