آیت الله مکارم شیرازی نقل می کنند:
امیرالمؤمنان (ع) در آن گفتار معروفش ابزار ریاست و مدیریت را سعه صدر و دوری از تنگ نظری می شمرد:
« آلة الریاسة سعة الصدر. »
آیت الله بروجردی سعه صدر فوق العاده ای داشت، مخصوصاً این ویژگی در مسائل علمی، که جایگاه حساس این مطلب است، بروز بیش تر داشت.
هنگامی که مسأله ای را عنوان می نمود، با کمال بی طرفی، اقوال و نظریات علمای بزرگ را با متانت و با استدلال کامل، بدون تعصب، تشریح می کرد.
برخی از افراد نظرات مخالفان را به گونه ای ضعیف نقل می کنند که جواب آن در آن نهفته باشد، ولی ایشان، چنین نبود؛ بلکه در تأیید نظرات دیگران آنچنان جدی استدلال می کرد که شاگردان، قبل از پایان بحث، نمی توانستند بفهمند که ایشان با کدام نظر موافق است.
از این بالاتر، گاه در پاره ای از مباحث، بعد از شرح اقوال مختلف، بدون بیان نظر خود، از آن مسأله می گذشتند، گویا می خواستند با این برنامه، شاگردان خود را در یک جو کاملاً آزاد فکری و علمی قرار بدهند. تا بتوانند نبوغ و ابتکار خود را به خرج دهند و پرورش علمی پیدا کنند.
فراموش نمی کنم: گاه که برای اثبات نظریه خود استدلال می کردند و برخی از شاگردان ایراد می گرفتند، می فرمودند:
« من دلیل خودم را می گویم، قصد تحمیل آن را به دیگری ندارم. هدف من بیان دلیل است نه تحمیل عقیده. »
در سعه صدر ایشان همین بس که کتابی درباره علم رجال و طبقات آن نوشته بودند که بسیار مهم بود، ولی وقتی کتاب جامع الرواة اردبیلی به دست ایشان رسید، فرمود:
« این مرد بزرگ، قبل از من، این راه را رفته است، کوشش کنید اول کتاب او را چاپ کنید. »
لذا، کتاب جامع الرواة زیر نظر ایشان، و با هزینه علاقه مندان ایشان به چاپ رسید و انتشار یافت و هنوز اثر نفیس رجال ایشان به چاپ نرسیده است!
« آلة الریاسة سعة الصدر. »
آیت الله بروجردی سعه صدر فوق العاده ای داشت، مخصوصاً این ویژگی در مسائل علمی، که جایگاه حساس این مطلب است، بروز بیش تر داشت.
هنگامی که مسأله ای را عنوان می نمود، با کمال بی طرفی، اقوال و نظریات علمای بزرگ را با متانت و با استدلال کامل، بدون تعصب، تشریح می کرد.
برخی از افراد نظرات مخالفان را به گونه ای ضعیف نقل می کنند که جواب آن در آن نهفته باشد، ولی ایشان، چنین نبود؛ بلکه در تأیید نظرات دیگران آنچنان جدی استدلال می کرد که شاگردان، قبل از پایان بحث، نمی توانستند بفهمند که ایشان با کدام نظر موافق است.
از این بالاتر، گاه در پاره ای از مباحث، بعد از شرح اقوال مختلف، بدون بیان نظر خود، از آن مسأله می گذشتند، گویا می خواستند با این برنامه، شاگردان خود را در یک جو کاملاً آزاد فکری و علمی قرار بدهند. تا بتوانند نبوغ و ابتکار خود را به خرج دهند و پرورش علمی پیدا کنند.
فراموش نمی کنم: گاه که برای اثبات نظریه خود استدلال می کردند و برخی از شاگردان ایراد می گرفتند، می فرمودند:
« من دلیل خودم را می گویم، قصد تحمیل آن را به دیگری ندارم. هدف من بیان دلیل است نه تحمیل عقیده. »
در سعه صدر ایشان همین بس که کتابی درباره علم رجال و طبقات آن نوشته بودند که بسیار مهم بود، ولی وقتی کتاب جامع الرواة اردبیلی به دست ایشان رسید، فرمود:
« این مرد بزرگ، قبل از من، این راه را رفته است، کوشش کنید اول کتاب او را چاپ کنید. »
لذا، کتاب جامع الرواة زیر نظر ایشان، و با هزینه علاقه مندان ایشان به چاپ رسید و انتشار یافت و هنوز اثر نفیس رجال ایشان به چاپ نرسیده است!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر