66 : به امام گفت بيا مرا كيسه بكش

روزى امام (عليه السلام) وارد حمام شدند، يكى از اشخاص كه در حمام بود و امام را نمى شناخت به او گفت:
اى مرد بيا مرا كيسه بكش.
حضرت رضا (عليه السلام) مشغول كيسه كشيدن آن مرد شدند.
در اين اثناء ديگران امام را شناختند و به او گفتند آن مرد خجالت زده و شرمنده شد و از حضرت عذر خواهى نمود.
امام فرمودند:
عيبى ندارد، بگذار كيسه ات را تمام كنم.

بنما كرم اى ذوالكرم گنجينه جود و نعم
آكنده ام دستم بگير مولا على موسى الرضا

درمانده ام دستم بگير مولا على بن موسى الرضا
افتاده ام دستم بگير مولا على موسى الرضا

از هر طرف ره بسته شد سينه دنيا خسته شد
وامانده ام دستم بگير مولا على موسى الرضا

هیچ نظری موجود نیست: