احترام به مادر

آیت الله کوهستانی سفارش اسلام را در زندگی عملی اش به خوبی عمل نمود. وی نهایت احترام و ادب را درباره مادر مراعات می کرد و از هرگونه حرکتی که موجب آزرده شدن خاطر مادر می گشت پرهیز می نمود و مثل عبد در مقابل مولا از مادر اطاعت می کرد.
هر شب پس از نماز مغرب و عشا نزد مادرش می رسید و از وی احوال پرسی و دل جویی می کرد همیشه او را « ننه جان» خطاب می نمود و ذره ای صدایش را در برابرش بلند نمی ساخت.
ایشان می فرمود:
« گاهی از اوقات که مادرم عصبانی می شد و از روی عصبانیت حرف تندی می زد، من به پاس احترام وی زود محیط منزل را ترک می کردم نکند که در مقابل ایشان موضع گیری کنم و احترامش را نگه ندارم. »

هنگامی که مادر پیرش برای رفع حوایج خود نیاز به کمک داشت، یاریش می داد و در این باره نقل شده است که معظم له شبی مشغول غذا دادن به مادرش بود که مقداری از غذا روی لباس مادرش ریخت، لذا خیلی عصبانی و ناراحت شد و از روی ناراحتی سخنی گفت که سبب آزردگی خاطر ایشان گردید؛ ایشان بی درنگ برخاست و زود اتاق را ترک کرد و پس از لحظاتی بار دیگر خدمت مادر رسید و سلام کرد و با کمال خونسردی و آرامش گفت:
« ننه جان می خواهی لباست را عوض کنم؟! »
گویا اصلاً هیچ اتفاقی نیفتاده است.

و نیز روزی آقا جان از مسجد باز می گشت وقتی نزدیک منزل رسید، والده محترم را دید که با یکی از همسایگان در داخل کوچه مشغول صحبت است.
آقاجان با این که معمولاً از داخل کوچه عبور نمی کردند، ولی برای احترام و عرض سلام مسیر را تغییر داد و از داخل کوچه عبور کرد.
مادرش چون مشغول صحبت بود و گویا نشنیده بود جواب سلامش را نداد، ایشان برگشت و دوباره سلام نمود.
این بار مادر جواب سلامش را داد و آن گاه آقا به منزل رفت.

۱ نظر:

تشیع گفت...

سلام .
وبلاگ زیباتون رو با افتخار لینک کردم.