كرامت پنجاه و سوم

آيت الله وحيد خراسانى فرمودند: مدت بيست سال در مدرسه حاج حسن در مشهد تحت سرپرستى مرحوم حاج شيخ حبيب الله گلپايگانى - كه سالها در مسجد گوهر شاد امام جماعت بود - بودم .
ايشان روزى به من فرمودند: مدتى در تهران مريض و بسترى شدم ؛ روزى به جانب حضرت رضا عليه السلام رو كرده ، گفتم : آقا! من چهل سال تمام پست در صحن ، در سرما و گرما، سجاده پهن كرده ، نماز شب و نوافل نيمه شبم را - تا در باز مى شد - مى خواندم و بعد داخل مى شدم ؛ حالا كه بسترى شده ام به من عنايتى بفرماييد.
ناگاه در همان حال بيدارى ديدم در بستان و باغى در خدمت حضرت رضا عليه السلام هستم ايشان از داخل باغ گلى چيده ، به دست من دادند من آن گل را بوييدم و حالم خوب شد.
آن دستى كه حضرت رضا عليه السلام به آن دست گل داده بودند، چنان با بركت بود كه بر سر هر بيمارى مى كشيدم فى الحال شفا مى يافت .
آقاى وحيد فرمود: آقاى گلپايگانى فرمودند: ابتدا با يك مرتبه دست كشيدن بيماريهاى صعب العلاج بهبود مى يافت ؛ ولى بعدها كه با اين دست با مردم مصافحه كردم ، آن بركت اول از دست رفت ؛ اكنون بايد دعاهاى ديگرى را نيز به آن بيفزايم تا مريضى شفا يابد.
آقاى وحيد فرمودند: بيمارهاى زيادى كه به سرطان و بيماريهاى ديگر دچار بودند، به دست ايشان شفا يافتند.
در پايان كتاب ، توفيق روز افزون متوسلين زائر حضرت رضا عليه السلام را از خداوند كريم خواهانم ؛ و اميدوارم كه زوار محترم و جويندگان مهر و محبت على بن موسى الرضا در اين درگاه پر فيض ،ارمغان مرا از من كه چون مورى ناچيز هستم بپذيرند و مرا از دعاى خير فراموش نفرمايند. ضمنا بايد تذكر دهم كه كرامات و عنايات حضرت رضا عليه السلام مسلم به اين وقايع منحصر نمى شود؛ ما قسمتى كه به آن برخورد كرديم ، انتخاب نموديم چه بسا از كرامات كه به ما نرسيده و چه بسا كراماتى كه شخص خودش ابراز ننموده است .
اين كرامات هم خواندنى است
نويسنده كتاب روزى كرامات حضرت رضا عليه السلام صحبت مى كردم شخصى پس از پايان سخنرانى گفت : آقاى خسروى من هم برايتان يك كرامات نقل كنم .
گفت من رئيس دبيرستان هستم آخر سال نتيجه قبولى و مردودى دانش آموزان را علام كرديم ، دو نفر بلاتكليف بودند، هر دو با هم به دفتر مراجعه كردند و نتيجه را خواستند. گفتم شما به دو نمره احتياج داريد تا قبول شويد. شروع كردن به گريه كردن . گفتم : چرا پيش من گريه مى كنيد برويد حرم ، از حضرت رضا عليه السلام بخواهيد؛ اينها از دفتر خارج شدند.
اتفاقا پس از چند ساعت دبير مربوطه آمد، ابتدا پرونده يك نفر از آنها را جلويش گذاشتم و گفتم دو نمره احتياج دارد نگاه كرد و نمره داد. دومى را كه گذاشتم نگاه كرد و گفت : نمى دهم ؛ اصرار كردم ؛ گفت : مى خواهى آن يكى را مثل اول بكنم . من بيش از آن صلاح ندانستم اصرار كنم .
فردا ولى يكى از آن دو مراجعه كرد و گفت :ديروز فرزندم تا شب در حرم به زارى تضرع پرداخته بود كه شب به اصرار او را آورديم . نتيجه چيست ؟ وقتى جوياى اسم او شدم معلوم شد همان كسى است كه به او نمره داده است . كه متوسل به حضرت رضا عليه السلام شده ، لذا بايد توجه داشت تنها نبايد مريض مراجعه كند بلكه هر كس هر نوع گرفتارى دارد. متوسط شود ماءيوس ‍ برنمى گردد.
پايان - موسى خسروى

هیچ نظری موجود نیست: