حسين بن على گرگانى مى گويد:
در قم مردى مدعى شده بود؟ بچه اى كه همسرش بدان باردار است، از نطفه او نيست! علما در اين مورد گفت و گو كردند تا اين كه نامه اى به شيخ صيافه الله نوشتند، من نزد او بودم كه نامه را بدو دادند.
او بدون آن كه آن را قرائت كند. دستور داد تا آن را به دست ابو عبدالله بزوفرى - كه از سفراى حضرت (عليه السلام) بوده است - برساند. وقتى پاسخ بزوفرى را براى شيخ صيافه الله آوردند، من آنجا حاضر بودم.
بزوفرى نوشته بود:
((آن بچه مطعلق به همان مرد است كه در فلان روز فلان جا نطفه او واقع شده است. نام او را بايد محمد بگذارند)).
هنگامى كه فرستاده علما به شهر قم بازگشت و آنها را موضوع مطلع شدند. تحقيق نموده دانستند كه مطلب صحيح است، و وقتى بچه متولد شد - چنان كه گفته شده بود - پسر بود و نام او را محمد گذاشتند.
او بدون آن كه آن را قرائت كند. دستور داد تا آن را به دست ابو عبدالله بزوفرى - كه از سفراى حضرت (عليه السلام) بوده است - برساند. وقتى پاسخ بزوفرى را براى شيخ صيافه الله آوردند، من آنجا حاضر بودم.
بزوفرى نوشته بود:
((آن بچه مطعلق به همان مرد است كه در فلان روز فلان جا نطفه او واقع شده است. نام او را بايد محمد بگذارند)).
هنگامى كه فرستاده علما به شهر قم بازگشت و آنها را موضوع مطلع شدند. تحقيق نموده دانستند كه مطلب صحيح است، و وقتى بچه متولد شد - چنان كه گفته شده بود - پسر بود و نام او را محمد گذاشتند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر