على بن همام مى گويد:
هنگامى كه حسين بن روح، نايب خاص اما زمان (عليه السلام) در زندان معتضد عباسى به سر مى برد شيعيان به وسيله شلمغانى با حسين بن روح در ارتباط بودند، شلمغانى مغرور مى شود و شخصى را نزد حسين بن روح مى فرستد و مى گويد: بيا مباهله كنيم. من نماينده اما زمان (عليه السلام) و مأمور به اظهار علم هستم. ولى تو آن را در آشكار و نهان اظهار نمودى!
حسين بن روح در پاسخ او شخصى را فرستاد و گفت: هر كه به بزرگ خود پيشى گيرد، دشمن اوست.
شلمغانى بر بزرگ خود پيشى گرفت (و به وسيله الراضى بالله، خليفه عباسى) كشته شده و به دار كشيده شد. همراه او اين ابى عون نيز دستگير شد.
و انى در حالى است كه يك سال قبل از اين رويداد، توقيعى از ناحيه مقدسه درباره لعن شلمغانى صادر شده بود، و چون حسين بن روح در زندان بود از امام (عليه السلام) درخواست نموده بود كه فعلا آن را آشكار نسازد.
اما امام (عليه السلام) فرمود: ((آن را آشكار كن و نترس! از شر آنان ايمن خواهى بود)).
حسين بن روح از فرمان امام (عليه السلام) اطاعت نمود و در اندك زمانى از زندان خلاص شد.
هنگامى كه حسين بن روح، نايب خاص اما زمان (عليه السلام) در زندان معتضد عباسى به سر مى برد شيعيان به وسيله شلمغانى با حسين بن روح در ارتباط بودند، شلمغانى مغرور مى شود و شخصى را نزد حسين بن روح مى فرستد و مى گويد: بيا مباهله كنيم. من نماينده اما زمان (عليه السلام) و مأمور به اظهار علم هستم. ولى تو آن را در آشكار و نهان اظهار نمودى!
حسين بن روح در پاسخ او شخصى را فرستاد و گفت: هر كه به بزرگ خود پيشى گيرد، دشمن اوست.
شلمغانى بر بزرگ خود پيشى گرفت (و به وسيله الراضى بالله، خليفه عباسى) كشته شده و به دار كشيده شد. همراه او اين ابى عون نيز دستگير شد.
و انى در حالى است كه يك سال قبل از اين رويداد، توقيعى از ناحيه مقدسه درباره لعن شلمغانى صادر شده بود، و چون حسين بن روح در زندان بود از امام (عليه السلام) درخواست نموده بود كه فعلا آن را آشكار نسازد.
اما امام (عليه السلام) فرمود: ((آن را آشكار كن و نترس! از شر آنان ايمن خواهى بود)).
حسين بن روح از فرمان امام (عليه السلام) اطاعت نمود و در اندك زمانى از زندان خلاص شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر