اسماعيل بن على مى گويد:
هنگامى كه امام حسن عسكرى (عليه السلام) در بستر شهادت بود، به عيادت آن بزرگوار مشرف شدم. در محضر آن حضرت بودم كه به خادم خود ((عقيد)) فرمود: اى عقيده كمى برايم جوشانده مصطكى تهيه كن!
او نيز مشغول تهيه جوشانده شد. در اين حال، نرجس خاتون - همسر امام حسن عسكرى (عليه السلام) و مادر امام زمان (عليه السلام) - نيز تشريف آورد.
وقتى عقيد ظرف جوشانده را به حضرت (عليه السلام) تقديم كرد، ايشان سعى كرد كه آن را بنوشد ولى دستان مباركش چنان مى لرزيد كه ظرف به دندان هاى نازنينش مى خورد، امام (عليه السلام) ناچار ظرف را كنار نهاده، به عقيد فرمود: وارد آن اتاق شو! طفلى را مى بينى كه در سجده است، او را به نزد من بياور.
عقيد مى گويد: وقتى وارد آن اتاق شدم، طفلى را ديدم كه در سجده است و انگشت اشاره خود را به سوى آسمان گرفته است.
من سلام كردم و او نماز خود را كوتاه نمود.
عرض كردم: مولايم، شما را مى طلبد.
در اين حال نرجس خاتون عليها السلام نيز وارد شد، و دست او را گرفته و به اتفاق به نزد حضرت (عليه السلام) برگشتيم.
وقتى آن طفل را به خدمت امام (عليه السلام) آوردند، در زيبايى او دقت كردم. چهره اى چون مرواريد سفيد داشت، موهايش كوتاه و مجعد و ميان دندان هايش باز بود.
وقتى چشم امام حسن عسكرى (عليه السلام) به او افتاد، گريست و گفت: اى آقاى اهل بيت! كمك كن تا اين آب را بنوشم كه به زودى به جوار رحمت پروردگار خواهم پيوست.
آنت طفل، ظرف جوشانده مصطكى را برداشت و به لب هاى امام حسن عسكرى (عليه السلام) نزديك نموده و ايشان نوشيدند.
وقتى حضرت (عليه السلام) جوشانده را ميل نمود، فرمود: مرا براى نماز آماده كنيد.
آن طفل دستمالى در دامن امام (عليه السلام) پهن كرد و كمك نمود تا حضرت (عليه السلام) وضو گرفته و مسح نمود. آن گاه امام حسن عسكرى (عليه السلام) رو به آن طفل نموده و فرمود:
فرزندم! تو را بشارت مى دهم كه همانا تو صاحب و امام زمانى، و آن كه او را ((مهدى)) مى نامند تو هستى، و حجت خدايى در روى زمين و فرزند و جانشين من هستى، و از من متولد شده اى، و نامت ((م ح م د ابن حسن بن على بن محمد بن على بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن حسين بن على بن ابى طالب)) است. و از فرزندان خاتم الانبياء محمد (صلى الله عليه و آله و سلم) هستى، و تو خاتم امامان طاهرين هستى.
رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) ظهور تو را بشارت داده، و او تو را نام گذارى نموده، و كنيه عطا فرموده است، و پدرم نيز به همين ترتيب از من پيمان گرفته است همان طور كه خود از پدران طاهرين گذشته ات آن را به ارث برده است كه درود خداوند، پروردگار حميد و مجيد بر اهل بيت باد.))
امام حسن عسكرى (عليه السلام) بعد از بيان اين سخنان، وفات كرد.
هنگامى كه امام حسن عسكرى (عليه السلام) در بستر شهادت بود، به عيادت آن بزرگوار مشرف شدم. در محضر آن حضرت بودم كه به خادم خود ((عقيد)) فرمود: اى عقيده كمى برايم جوشانده مصطكى تهيه كن!
او نيز مشغول تهيه جوشانده شد. در اين حال، نرجس خاتون - همسر امام حسن عسكرى (عليه السلام) و مادر امام زمان (عليه السلام) - نيز تشريف آورد.
وقتى عقيد ظرف جوشانده را به حضرت (عليه السلام) تقديم كرد، ايشان سعى كرد كه آن را بنوشد ولى دستان مباركش چنان مى لرزيد كه ظرف به دندان هاى نازنينش مى خورد، امام (عليه السلام) ناچار ظرف را كنار نهاده، به عقيد فرمود: وارد آن اتاق شو! طفلى را مى بينى كه در سجده است، او را به نزد من بياور.
عقيد مى گويد: وقتى وارد آن اتاق شدم، طفلى را ديدم كه در سجده است و انگشت اشاره خود را به سوى آسمان گرفته است.
من سلام كردم و او نماز خود را كوتاه نمود.
عرض كردم: مولايم، شما را مى طلبد.
در اين حال نرجس خاتون عليها السلام نيز وارد شد، و دست او را گرفته و به اتفاق به نزد حضرت (عليه السلام) برگشتيم.
وقتى آن طفل را به خدمت امام (عليه السلام) آوردند، در زيبايى او دقت كردم. چهره اى چون مرواريد سفيد داشت، موهايش كوتاه و مجعد و ميان دندان هايش باز بود.
وقتى چشم امام حسن عسكرى (عليه السلام) به او افتاد، گريست و گفت: اى آقاى اهل بيت! كمك كن تا اين آب را بنوشم كه به زودى به جوار رحمت پروردگار خواهم پيوست.
آنت طفل، ظرف جوشانده مصطكى را برداشت و به لب هاى امام حسن عسكرى (عليه السلام) نزديك نموده و ايشان نوشيدند.
وقتى حضرت (عليه السلام) جوشانده را ميل نمود، فرمود: مرا براى نماز آماده كنيد.
آن طفل دستمالى در دامن امام (عليه السلام) پهن كرد و كمك نمود تا حضرت (عليه السلام) وضو گرفته و مسح نمود. آن گاه امام حسن عسكرى (عليه السلام) رو به آن طفل نموده و فرمود:
فرزندم! تو را بشارت مى دهم كه همانا تو صاحب و امام زمانى، و آن كه او را ((مهدى)) مى نامند تو هستى، و حجت خدايى در روى زمين و فرزند و جانشين من هستى، و از من متولد شده اى، و نامت ((م ح م د ابن حسن بن على بن محمد بن على بن موسى بن جعفر بن محمد بن على بن حسين بن على بن ابى طالب)) است. و از فرزندان خاتم الانبياء محمد (صلى الله عليه و آله و سلم) هستى، و تو خاتم امامان طاهرين هستى.
رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) ظهور تو را بشارت داده، و او تو را نام گذارى نموده، و كنيه عطا فرموده است، و پدرم نيز به همين ترتيب از من پيمان گرفته است همان طور كه خود از پدران طاهرين گذشته ات آن را به ارث برده است كه درود خداوند، پروردگار حميد و مجيد بر اهل بيت باد.))
امام حسن عسكرى (عليه السلام) بعد از بيان اين سخنان، وفات كرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر