صبح همان روزى كه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم ) متولد شد هربتى كه در هر جاى عالم بود سرنگون شد و پادشاه عجم لرزيد و چهارده كنگره آن افتاد و درياچه ساوه كه آن را مى پرستيدند فرو رفت و خشك شد، ((همان كه نمك شده و نزد كاشان است )) و وادى سماوه كه سالها بود كسى در آن آب نديده بود آب در آن جارى شد و آتشكده فارس كه هزار سال بود خاموش نشده بود خاموش نشده بود خاموش شد و طاق كسرى از وسط شكست و نورى در آن شب از طرف حجاز ظاهر شد و در عالم منتشر گرديد تا به مشرق رسيد و تخت هر پادشاهى در آن روز سرنگون شده بود و همه پادشاهان در آن روز لال و گنگ بودند و نمى توانستند سخن بگويند و سحر ساحران باطل شد و قريش در ميان عرب بزرگ شد، و به آنها آل الله مى گفتند زيرا كه در خانه خدا بودند.
آمنه (عليه السلام ) مادر آن حضرت فرمود: والله چون پسرم بر زمين قرار گرفت دستها را بر زمين گذاشت و سر به سوى آسمان بلند كرد، پس از او نورى ساطع كه همه چيز را روشن كرد و ميان آن روشنائى صدائى شنيدم كه گوينده اى مى گفت : تو بهترين مردم را زائيدى ، پس او را محمد نام گذار، و چون شب شد اين ندا از آسمان رسيد كه :
جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل كان زهوقا
در آن شب دنيا روشن شد و هر سنگ و كلوخ و درختى خنديد و آنچه در آسمانها و زمين بود تسبيح خدا گفتند و شيطان پا به فرار گذاشت و مى گفت : بهترين امتها و مردم و گرامى ترين بندگان و بزرگترين عالميان ، امت محمد است .
آمنه (عليه السلام ) مادر آن حضرت فرمود: والله چون پسرم بر زمين قرار گرفت دستها را بر زمين گذاشت و سر به سوى آسمان بلند كرد، پس از او نورى ساطع كه همه چيز را روشن كرد و ميان آن روشنائى صدائى شنيدم كه گوينده اى مى گفت : تو بهترين مردم را زائيدى ، پس او را محمد نام گذار، و چون شب شد اين ندا از آسمان رسيد كه :
جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل كان زهوقا
در آن شب دنيا روشن شد و هر سنگ و كلوخ و درختى خنديد و آنچه در آسمانها و زمين بود تسبيح خدا گفتند و شيطان پا به فرار گذاشت و مى گفت : بهترين امتها و مردم و گرامى ترين بندگان و بزرگترين عالميان ، امت محمد است .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر