و اما حق مولاک الجاریه علیه نعمتک فان تعلم ان الله جعلک حامیه علیه و واقیه و ناصرا و معقلا و جعله لک وسیله و سببا بینک و بینه فبالحری ان یحجبک عن النار فیکون فی ذلک ثوابک منه فی الاجل و یحکم لک بمیراثه فی العاجل اذا لم یکن له رحم مکافاه لما انفقته من مالک علیه و قمت به من حقه بهد انفاق مالک فان لم تخفه خیف علیک ان لا یطیب لک میراثه و لا قوه الا بالله.
حق برده ای که تو او را آزاد کرده ای آن است که بدانی خداوند تو را پشتیبان ، و نگهبان و یاور و پناهگاه او ساخته ، و او را وسیله و سبب میان تو و خودش قرار داده ، و سزاوار است که تو را به خاطر او از دوزخ دور سازد ، و به سبب خوش رفتاری تو با او ، پاداش آخرت برای تو باشد ، و در دنیا نیز اگر او را خویشاوندی نباشد ، به جبران آن که تو مال خود را برای او هزینه کردی ، و نیز پس از پرداخت مالت ، حق او را حفظ کرده ای ، میراث بردن از او بر تو روا باشد ، و اگر حقش را مراعات نکنی ترس آن است که میراث او بر تو گوارا نباشد . و لا قوه الا بالله.
حق برده ای که تو او را آزاد کرده ای آن است که بدانی خداوند تو را پشتیبان ، و نگهبان و یاور و پناهگاه او ساخته ، و او را وسیله و سبب میان تو و خودش قرار داده ، و سزاوار است که تو را به خاطر او از دوزخ دور سازد ، و به سبب خوش رفتاری تو با او ، پاداش آخرت برای تو باشد ، و در دنیا نیز اگر او را خویشاوندی نباشد ، به جبران آن که تو مال خود را برای او هزینه کردی ، و نیز پس از پرداخت مالت ، حق او را حفظ کرده ای ، میراث بردن از او بر تو روا باشد ، و اگر حقش را مراعات نکنی ترس آن است که میراث او بر تو گوارا نباشد . و لا قوه الا بالله.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر