حاج آقای معادی می گفت :
همراه اصغر آقای معمار رفتیم خدمت آقا.
اصغر آقا مغازه ای داشت در فلکه سبزه میدان (میدان قیام اصفهان) که از او گرفته بودند و ما هم به خاطر همین مشکل خدمت علامه رسیده بودیم آقا خودشان رفتند چایی آوردند و مشغول پذیرایی شدند.
ما هنوز حرفی نزده بودیم که علامه میرجهانی به من عرض کردند:
دکانش را به او می دهند.
همراه اصغر آقای معمار رفتیم خدمت آقا.
اصغر آقا مغازه ای داشت در فلکه سبزه میدان (میدان قیام اصفهان) که از او گرفته بودند و ما هم به خاطر همین مشکل خدمت علامه رسیده بودیم آقا خودشان رفتند چایی آوردند و مشغول پذیرایی شدند.
ما هنوز حرفی نزده بودیم که علامه میرجهانی به من عرض کردند:
دکانش را به او می دهند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر