بندگی ریسمانی است که نمی گذارد انسان در چاه گناه بیفتد. اگر طنابی که سطل را با آن می کشیم، بریده شود، سطل در چاه می افتد و غرق می شود.
بندگی هم اگر بریده شود، انسان در آلودگی می افتد. اما تا وقتی که این ریسمان نبریده خدا انسان را می کشد به طرف خودش. البته خدا آن قدر مهربان است که حتی اگر این ریسمان به اندازه تار مویی هم باشد، آن را می کشد و بنده خود را رها نمی کند؛ دست او را می گیرد و از منجلاب دنیا بیرون می کشد.
اما اگر همان تار مو هم ـ خدای نکرده ـ بریده شود، انسان در دنیا می افتد و در چاه دنیا غرق می شود و تا خدا، خدایی دارد، در نامه اعمالش عذاب نوشته می شود.
« اگر عملی برای خدا باشد، هم ثبت می شود و هم ضبط می شود. اعمال بد فقط ضبط می شود؛ ثبت نمی شود. آن جا که اعمال ثبت و ضبط می شود، به آن سند می دهند، ولی گناهکاران دیگر سند (بندگی) ندارند. »
بندگی هم اگر بریده شود، انسان در آلودگی می افتد. اما تا وقتی که این ریسمان نبریده خدا انسان را می کشد به طرف خودش. البته خدا آن قدر مهربان است که حتی اگر این ریسمان به اندازه تار مویی هم باشد، آن را می کشد و بنده خود را رها نمی کند؛ دست او را می گیرد و از منجلاب دنیا بیرون می کشد.
اما اگر همان تار مو هم ـ خدای نکرده ـ بریده شود، انسان در دنیا می افتد و در چاه دنیا غرق می شود و تا خدا، خدایی دارد، در نامه اعمالش عذاب نوشته می شود.
« اگر عملی برای خدا باشد، هم ثبت می شود و هم ضبط می شود. اعمال بد فقط ضبط می شود؛ ثبت نمی شود. آن جا که اعمال ثبت و ضبط می شود، به آن سند می دهند، ولی گناهکاران دیگر سند (بندگی) ندارند. »
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر