آیت الله سید مرتضی مبرقعی (فقیه) نقل می کنند:
یک صفت بارزی که در آیت الله بروجردی وجود داشت. این بود که حاضر نبودند به خاطر فرزندانش به جهنم برود.
نوعاً آقایان در رابطه با فرزندانشان، درمی مانند و از این ناحیه، ضربه به آنان وارد می شود، ولی آیت الله بروجردی و امام خمینی، بسیار بر این امر مواظبت می کردند و نمی گذاشتند بر مرجعیت اسلام که آبروی آن آبروی اسلام است، از جانب فرزندان لطمه ای وارد شود.
به عنوان نمونه: یک مرتبه، برخی خدمت آیت الله بروجردی رسیدند و گفتند: آقا زاده را بفرستید تا اقامه نماز کند.
ایشان بسیار ناراحت شدند و فرمودند:
« چه می گوئید؟ مگر اسلام را ملعبه می دانید که این حرفها را می زنید؟ »
در همین زمینه آیت صافی گلپایگانی نقل می کنند:
کارهای علمی که آیت الله بروجردی به من ارجاع می دادند، زیاد بود.
کتاب منتخب الاثر را که درباره امام زمان، عجل الله تعالی فرجه الشریف، است، با پیشنهاد ایشان نوشته ام.
درباره بعضی از مسائل علمی و اعتقادی که به ایشان مراجعه می شد، بنده به دستور ایشان مطالبی می نوشتم، که بعضی از آنها چاپ شده است.
یک وقتی، مجله ای از هند آمده بود که در آن، زندگی نامه بودا درج شده بود. در آن زندگی نامه، آمده بود که: اسلام متأثر از بودیسم بوده است. ادعا کرده بود که تعلیمات بودا، در اسلام آمده است. بعد قضیه ای را که در کمال الدین صدوق و عین الحیاة آمده، به عنوان شاهد آورده بودند.
آیت الله بروجردی، به من فرمودند: پاسخ این ادعا را تهیه کن.
من در آن زمینه مطالعه و تحقیق کردم و آوردم:
« زندگی بودا، مجهول است، علاوه، روح مکتب اسلام، با روح تعلیمات بودا متضاد و مغایر است: مکتب اسلام، دین توحید و اراده جمع و جامعه است، ولی بودا دعوت به انزوا، گوشه گیری و بریدن از مردم می کند. »
این مقاله را فرستادیم به دفتر مجله و خوشبختانه، تحت عنوان: « زندگی بودا » در همان مجله، چاپ شد.
نمونه دیگر این که در مجله « رسالة الاسلام »، شیخ محمود شلتوت، مقالاتی در تفسیر قرآن نوشت.
در یکی از این مقالات، در تفسیر: « وأن تستقسموا بالازلام » نوشته بود:
« استخاره ای که در مکتب اهل بیت(ع) آمده، از قبیل "استقسام بالازلام" است.»
آیت الله العظمی بروجردی، قدس سره، به من دستور دادند:
پاسخی برای این مطلب بنویس و بفرست. من مقاله ای تحت عنوان:
« حول الاستقسام بالازلام » نوشتم.
در آن مقاله، به طور تفصیل، الاستقسام بالازلام را نوشتم و ثابت کردم که استخاره از آن مقوله نیست، بلکه این از آثار ایمان به خداوند و توحید است؛ اما استقسام بالازلام، از آثار جهل، شرک و اعتقاد به بتها است.
یک صفت بارزی که در آیت الله بروجردی وجود داشت. این بود که حاضر نبودند به خاطر فرزندانش به جهنم برود.
نوعاً آقایان در رابطه با فرزندانشان، درمی مانند و از این ناحیه، ضربه به آنان وارد می شود، ولی آیت الله بروجردی و امام خمینی، بسیار بر این امر مواظبت می کردند و نمی گذاشتند بر مرجعیت اسلام که آبروی آن آبروی اسلام است، از جانب فرزندان لطمه ای وارد شود.
به عنوان نمونه: یک مرتبه، برخی خدمت آیت الله بروجردی رسیدند و گفتند: آقا زاده را بفرستید تا اقامه نماز کند.
ایشان بسیار ناراحت شدند و فرمودند:
« چه می گوئید؟ مگر اسلام را ملعبه می دانید که این حرفها را می زنید؟ »
در همین زمینه آیت صافی گلپایگانی نقل می کنند:
کارهای علمی که آیت الله بروجردی به من ارجاع می دادند، زیاد بود.
کتاب منتخب الاثر را که درباره امام زمان، عجل الله تعالی فرجه الشریف، است، با پیشنهاد ایشان نوشته ام.
درباره بعضی از مسائل علمی و اعتقادی که به ایشان مراجعه می شد، بنده به دستور ایشان مطالبی می نوشتم، که بعضی از آنها چاپ شده است.
یک وقتی، مجله ای از هند آمده بود که در آن، زندگی نامه بودا درج شده بود. در آن زندگی نامه، آمده بود که: اسلام متأثر از بودیسم بوده است. ادعا کرده بود که تعلیمات بودا، در اسلام آمده است. بعد قضیه ای را که در کمال الدین صدوق و عین الحیاة آمده، به عنوان شاهد آورده بودند.
آیت الله بروجردی، به من فرمودند: پاسخ این ادعا را تهیه کن.
من در آن زمینه مطالعه و تحقیق کردم و آوردم:
« زندگی بودا، مجهول است، علاوه، روح مکتب اسلام، با روح تعلیمات بودا متضاد و مغایر است: مکتب اسلام، دین توحید و اراده جمع و جامعه است، ولی بودا دعوت به انزوا، گوشه گیری و بریدن از مردم می کند. »
این مقاله را فرستادیم به دفتر مجله و خوشبختانه، تحت عنوان: « زندگی بودا » در همان مجله، چاپ شد.
نمونه دیگر این که در مجله « رسالة الاسلام »، شیخ محمود شلتوت، مقالاتی در تفسیر قرآن نوشت.
در یکی از این مقالات، در تفسیر: « وأن تستقسموا بالازلام » نوشته بود:
« استخاره ای که در مکتب اهل بیت(ع) آمده، از قبیل "استقسام بالازلام" است.»
آیت الله العظمی بروجردی، قدس سره، به من دستور دادند:
پاسخی برای این مطلب بنویس و بفرست. من مقاله ای تحت عنوان:
« حول الاستقسام بالازلام » نوشتم.
در آن مقاله، به طور تفصیل، الاستقسام بالازلام را نوشتم و ثابت کردم که استخاره از آن مقوله نیست، بلکه این از آثار ایمان به خداوند و توحید است؛ اما استقسام بالازلام، از آثار جهل، شرک و اعتقاد به بتها است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر