استاد در مسجد مسابک ( شیره پزها) امامت جماعت داشتند، و در تابستانها در صحن کربلا نماز جماعت می خواندند، چون جد ایشان آقا سید حسن کشمیری و عموی بزرگ ایشان آقا سید مصطفی آنجا نماز می خواندند، مردم آشنائی با ایشان داشتند و به ایشان اقتدا می کردند. تدریس علوم دینی هم می نمودند، ولی مراجعات استخارات زیاد داشتند.
ایشان می فرمود:
در نجف خدمت آقا شیخ علی اکبر اراکی می رسیدم، دستورالعملی برای استخاره خواستم، ایشان یک اربعین روزه به اضافه سوره نور را با عدد و شرایط مخصوصی فرمودند، من هم انجام دادم.
در عالم رؤیا دیدم، در ایوان طلا امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام ایستاده، نوح پیامبر، با عمامه بزرگ در عقب سر ایشان ایستاده، امام به من تسبیح دادند.
خواب دیگری دیدم که آقا سید ابوالحسن اصفهانی در صحن امیرالمؤمنین علیه السلام بودند و به من تسبیح دادند.
خواب سومی هم دیدم که در کفم چیزی مانند ماه است و کم کم نور آن زیاد می شود، از آن به بعد استخاره ام شهرت پیدا کرد و مراجعاتم زیاد شد.
از استاد سئوال شد شما قرآن را حافظ هستید؟
فرمودند: نه.
عرض شد:
شما با تسبیح استخاره می گیرید، از آیات قرآنی جواب می دهید!؟
فرمودند:
به دلم الهام می شود.
سئوال شد: استخارات شما صد در صد درست در می آید؟
فرمودند:
استخارات مربوط به حال انسان هم می شود، چطور شاعر نمی تواند در همه ساعات روز و شب شعر بگوید، باید حالش بیاید، وقتی حالش می آید استخاره مطابق واقع می شود...
ایشان می فرمود:
در نجف خدمت آقا شیخ علی اکبر اراکی می رسیدم، دستورالعملی برای استخاره خواستم، ایشان یک اربعین روزه به اضافه سوره نور را با عدد و شرایط مخصوصی فرمودند، من هم انجام دادم.
در عالم رؤیا دیدم، در ایوان طلا امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام ایستاده، نوح پیامبر، با عمامه بزرگ در عقب سر ایشان ایستاده، امام به من تسبیح دادند.
خواب دیگری دیدم که آقا سید ابوالحسن اصفهانی در صحن امیرالمؤمنین علیه السلام بودند و به من تسبیح دادند.
خواب سومی هم دیدم که در کفم چیزی مانند ماه است و کم کم نور آن زیاد می شود، از آن به بعد استخاره ام شهرت پیدا کرد و مراجعاتم زیاد شد.
از استاد سئوال شد شما قرآن را حافظ هستید؟
فرمودند: نه.
عرض شد:
شما با تسبیح استخاره می گیرید، از آیات قرآنی جواب می دهید!؟
فرمودند:
به دلم الهام می شود.
سئوال شد: استخارات شما صد در صد درست در می آید؟
فرمودند:
استخارات مربوط به حال انسان هم می شود، چطور شاعر نمی تواند در همه ساعات روز و شب شعر بگوید، باید حالش بیاید، وقتی حالش می آید استخاره مطابق واقع می شود...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر