حاج محمد رضا الطافی سواد خواندن و نوشتن ندارد و به حسب ظاهر « بی سواد» است، ولی وقتی از خداشناسی برای دوستان می گوید، همه متأثر می شوند.
یکی از وعاظ تهران چیزهایی درباره حاج محمد رضا شنیده بود. به واسطه آشنایی ای که با ما داشت؛ یک بار در منزل ما خدمت حاج محمد رضا رسید. دیر وقت هم آمده بود تا با حاج محمد رضا تنها باشد. حدود ساعت دوازده شب که می خواست برود، به بدرقه اش رفتم و پرسیدم:
« چیزی دستگیرت شد؟ »
گفت: « به جدم قسم، خیلی پای صحبت بزرگان نشسته ام، اما حرف های ایشان برای من تازگی داشت. این حرف ها را خودش نمی زد؛ خدا داده است. »
یکی از وعاظ تهران چیزهایی درباره حاج محمد رضا شنیده بود. به واسطه آشنایی ای که با ما داشت؛ یک بار در منزل ما خدمت حاج محمد رضا رسید. دیر وقت هم آمده بود تا با حاج محمد رضا تنها باشد. حدود ساعت دوازده شب که می خواست برود، به بدرقه اش رفتم و پرسیدم:
« چیزی دستگیرت شد؟ »
گفت: « به جدم قسم، خیلی پای صحبت بزرگان نشسته ام، اما حرف های ایشان برای من تازگی داشت. این حرف ها را خودش نمی زد؛ خدا داده است. »
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر