حاج محمد سعیدیان از جلسه های آقا شیخ مرتضی زاهد که هر هفته در شبهای شنبه در خانه پدرشان برگزار می شد نقل می کنند:
« ... در آن زمان گاهی که وضو گرفتن های آقا شیخ مرتضی را مشاهده می کردم، می دیدم که او چنان غرق در حال خود و توجه به تکلیف و انجام فریضه می شود که گویی هیچ کسی دیگر در مجلس حضور ندارد و به نحوی با خداوند متعال به راز و نیاز می پرداخت که تقربش به ذات لایزالی به خوبی مشهود بود.
همچنین به هنگام نماز با تمام وجود در پیشگاه حق متعال به قیام و قعود و سجود و ذکر مشغول می شد...
مرحوم آقا شیخ مرتضی مطالب دینی و اخلاقی و عرفانی و سخنان خود را از روی کتاب بازگو می کرد و شمرده شمرده و با تأنی بیان می نمود...
افرادی که پای موعظه آن مرحوم می نشستند، حداقل تا مجلس هفته بعد، نیروی وعظ و نصیحت مشفقانه ایشان، آنان را از ارتکاب گناه و مکروهات باز می داشت و به کرامات نفسانی سوق می داد...
عمل و چهره اش تذکاری بر بندگی خدا و خلوص و رفتارش بی رغبتی و عدم دلبستگی به دنیای بی ارزش. به هیچ وجه حرص و هوی و هوس و علاقه به زخارف دنیا و لذایذ مادی از او دیده نمی شد...
حقیر می دیدم مرحوم آقا شیخ مرتضی وقتی به ذکر مصائب سرور شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اشاره می نمود، بسیار با اخلاص و با جگری سوخته روضه می خواند.
هنوز طنین ناله های جان سوزش به گوش دلم می رسد و نوحه سرایی های متین و عمیق او، به خصوص در ایام عاشورا که می گفت:
« هذا عزاک یا حسین، روحی فداک یا حسین »
و اشکی محبت آمیز توأم با معرفت از مردم می گرفت...
شبهای احیای ماه مبارک رمضان، معنویت و عبودیت، تضرع و زاری در مجلس ایشان در سطحی بسیار عالی بود، تا جایی که اگر کسی از مصاحبین آن مرحوم در حال حاضر هم در قید حیات باشد، گمان نمی کنم بعد از ایشان همانند حال و هوای معنوی مجلس احیا و وعظ و روضه مرحوم آقا شیخ مرتضی را دیده و چشیده باشد...
همراهان و شاگردان آن مرحوم همگی در ایمان، تقوی، درستکاری، صداقت و امانت زبانزد عام و خاص بوده و هستند.
« ... در آن زمان گاهی که وضو گرفتن های آقا شیخ مرتضی را مشاهده می کردم، می دیدم که او چنان غرق در حال خود و توجه به تکلیف و انجام فریضه می شود که گویی هیچ کسی دیگر در مجلس حضور ندارد و به نحوی با خداوند متعال به راز و نیاز می پرداخت که تقربش به ذات لایزالی به خوبی مشهود بود.
همچنین به هنگام نماز با تمام وجود در پیشگاه حق متعال به قیام و قعود و سجود و ذکر مشغول می شد...
مرحوم آقا شیخ مرتضی مطالب دینی و اخلاقی و عرفانی و سخنان خود را از روی کتاب بازگو می کرد و شمرده شمرده و با تأنی بیان می نمود...
افرادی که پای موعظه آن مرحوم می نشستند، حداقل تا مجلس هفته بعد، نیروی وعظ و نصیحت مشفقانه ایشان، آنان را از ارتکاب گناه و مکروهات باز می داشت و به کرامات نفسانی سوق می داد...
عمل و چهره اش تذکاری بر بندگی خدا و خلوص و رفتارش بی رغبتی و عدم دلبستگی به دنیای بی ارزش. به هیچ وجه حرص و هوی و هوس و علاقه به زخارف دنیا و لذایذ مادی از او دیده نمی شد...
حقیر می دیدم مرحوم آقا شیخ مرتضی وقتی به ذکر مصائب سرور شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اشاره می نمود، بسیار با اخلاص و با جگری سوخته روضه می خواند.
هنوز طنین ناله های جان سوزش به گوش دلم می رسد و نوحه سرایی های متین و عمیق او، به خصوص در ایام عاشورا که می گفت:
« هذا عزاک یا حسین، روحی فداک یا حسین »
و اشکی محبت آمیز توأم با معرفت از مردم می گرفت...
شبهای احیای ماه مبارک رمضان، معنویت و عبودیت، تضرع و زاری در مجلس ایشان در سطحی بسیار عالی بود، تا جایی که اگر کسی از مصاحبین آن مرحوم در حال حاضر هم در قید حیات باشد، گمان نمی کنم بعد از ایشان همانند حال و هوای معنوی مجلس احیا و وعظ و روضه مرحوم آقا شیخ مرتضی را دیده و چشیده باشد...
همراهان و شاگردان آن مرحوم همگی در ایمان، تقوی، درستکاری، صداقت و امانت زبانزد عام و خاص بوده و هستند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر