آیت الله سید موسی شبیری زنجانی نقل می کنند:
کسی نقل می کرد که یکی از تجار خیلی مهم که قسمت مهمی از پولی که صرف حوزه می شد و وجوهات را خودش می داد، یک بار وقتی پول می فرستد، بدون اینکه مبلغ را داخل پاکت بگذارد با حالتی که تقریباً بی احترامی محسوب می شود پول را برای آقای بروجردی می فرستد و به محض توجه، آقا رد می کند.
آقایانی که آنجا بودند از جمله امام اصرار می کنند که پول را رد نکنند و اشکال ندارد چرا که اگر قرار باشد هر پولی را این چنین رد کنید پس با چه پولی حوزه را باید بچرخانید و در ضمن بقیه آقایان مراجع، قبلاً به این شکل نبوده اند و در این موارد چشم پوشی می کرده اند و پول را رد نمی کردند، ولی در عین حال ایشان می فرمایند:
« پول را پس دهید. »
که نقل می کنند: آقای خمینی(ره) نامه ای می نویسد و اعتذار (عذرخواهی) می کند و پول را می فرستد، وقتی آن تاجر مطلب را می فهمد، ملتمساً به اصرار می آید و پول را تقدیم می کند.
آیت الله فاضل لنکرانی نقل می کنند:
معمول این بود که وقتی خدمت ایشان می رسیدیم، دست ایشان را می بوسیدیم، ولی گاهی اوقات مانع می شدند که دستشان را ببوسیم.
هرچند اصرار می کردیم فایده ای نداشت. گاهی اوقات نه تنها مانع نمی شدند بلکه دستشان را جلو هم می آوردند.
این مسأله برای من، تا مدتی سؤال انگیز بود که سرّ این کار چیست؟ تا اینکه به خاطر تکرر، سرّ قضیه را فهمیدم، معلوم شد آنگاه که ما خودمان، به اختیار خدمت ایشان می رسیم، مانع از دست بوسیدن ما نمی شود ولی آنگاه که ایشان ما را به خاطر کاری که دارند احضار می کنند، به هیچ وجه اجازه نمی دهند دستشان را ببوسیم، زیرا این را برخلاف ادب می دانستند که فردی را احضار کنند و بعد به او اجازه بدهند دستش را ببوسد. این دقت ایشان در رعایت ادب برای من بسیار اعجاب آور بود.
مورد دیگر را یکی از نزدیکان ایشان که با ما هم نسبتی داشت، برای من نقل کرد، ایشان فرمود:
روزی به همراه آیت الله بروجردی و فرزندشان، به منزل آقا می رفتیم، دم در که رسیدیم آقازاده ایشان، از من زودتر داخل منزل شد. آقا برگشت و با عصبانیت فریاد کشید:
« آیا نمی فهمی ایشان میهمان من هستند؟ چرا جلوتر از ایشان وارد منزل شدی؟ »
آیت الله محسنی ملایری می گوید:
ایشان هیچ گونه ترجیحی برای فرزندان خود، قائل نبودند گرچه تنقیص هم نمی کردند. روزی در خانه ایشان بودیم و آقا احمد (فرزندشان) پیش من نشسته بود. مجلس روضه خوانی بود. بعد از روضه خوانی، آقا به من فرمودند:
« شما که در آن جا نشسته بودید، چرا احمد را ادب نکردید؟ داشت تبسم می کرد. آیا در روضه فاطمه زهرا سلام الله علیها نباید حفظ ادب کرد؟ »
کسی نقل می کرد که یکی از تجار خیلی مهم که قسمت مهمی از پولی که صرف حوزه می شد و وجوهات را خودش می داد، یک بار وقتی پول می فرستد، بدون اینکه مبلغ را داخل پاکت بگذارد با حالتی که تقریباً بی احترامی محسوب می شود پول را برای آقای بروجردی می فرستد و به محض توجه، آقا رد می کند.
آقایانی که آنجا بودند از جمله امام اصرار می کنند که پول را رد نکنند و اشکال ندارد چرا که اگر قرار باشد هر پولی را این چنین رد کنید پس با چه پولی حوزه را باید بچرخانید و در ضمن بقیه آقایان مراجع، قبلاً به این شکل نبوده اند و در این موارد چشم پوشی می کرده اند و پول را رد نمی کردند، ولی در عین حال ایشان می فرمایند:
« پول را پس دهید. »
که نقل می کنند: آقای خمینی(ره) نامه ای می نویسد و اعتذار (عذرخواهی) می کند و پول را می فرستد، وقتی آن تاجر مطلب را می فهمد، ملتمساً به اصرار می آید و پول را تقدیم می کند.
آیت الله فاضل لنکرانی نقل می کنند:
معمول این بود که وقتی خدمت ایشان می رسیدیم، دست ایشان را می بوسیدیم، ولی گاهی اوقات مانع می شدند که دستشان را ببوسیم.
هرچند اصرار می کردیم فایده ای نداشت. گاهی اوقات نه تنها مانع نمی شدند بلکه دستشان را جلو هم می آوردند.
این مسأله برای من، تا مدتی سؤال انگیز بود که سرّ این کار چیست؟ تا اینکه به خاطر تکرر، سرّ قضیه را فهمیدم، معلوم شد آنگاه که ما خودمان، به اختیار خدمت ایشان می رسیم، مانع از دست بوسیدن ما نمی شود ولی آنگاه که ایشان ما را به خاطر کاری که دارند احضار می کنند، به هیچ وجه اجازه نمی دهند دستشان را ببوسیم، زیرا این را برخلاف ادب می دانستند که فردی را احضار کنند و بعد به او اجازه بدهند دستش را ببوسد. این دقت ایشان در رعایت ادب برای من بسیار اعجاب آور بود.
مورد دیگر را یکی از نزدیکان ایشان که با ما هم نسبتی داشت، برای من نقل کرد، ایشان فرمود:
روزی به همراه آیت الله بروجردی و فرزندشان، به منزل آقا می رفتیم، دم در که رسیدیم آقازاده ایشان، از من زودتر داخل منزل شد. آقا برگشت و با عصبانیت فریاد کشید:
« آیا نمی فهمی ایشان میهمان من هستند؟ چرا جلوتر از ایشان وارد منزل شدی؟ »
آیت الله محسنی ملایری می گوید:
ایشان هیچ گونه ترجیحی برای فرزندان خود، قائل نبودند گرچه تنقیص هم نمی کردند. روزی در خانه ایشان بودیم و آقا احمد (فرزندشان) پیش من نشسته بود. مجلس روضه خوانی بود. بعد از روضه خوانی، آقا به من فرمودند:
« شما که در آن جا نشسته بودید، چرا احمد را ادب نکردید؟ داشت تبسم می کرد. آیا در روضه فاطمه زهرا سلام الله علیها نباید حفظ ادب کرد؟ »
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر